📚میزان استفاده از مقتل یا شعر در مداحی(اجرا) اینکه بعضی از اساتیدِ مقتل و تاریخ اهل‌بیت(علیهم‌السلام) می‌گویند مهم‌ترین آموزه و یا محور در مداحی، مقتل است و اینکه بعضی از اساتید ادبیات فارسی می‌گویند که حدود هشتاد درصد از مداحی، ادبیات است؛ چگونه است؟ آیا می‌تواند ارتباطی بین این دو باشد؟ ماهیت مداحی، متعلق به کدام است؟ تعریف: مقتل متون نثرتاریخی که در کتابهای معتبر به عنوان وقایع شهادت ائمه(علیهم‌السلام) ثبت شده است. شعر متون نظم که شامل: شعر مرثیه، زمزمه، نوحۀ زمینه، نوحۀ ایستاده، واحد، دودمه، شور، دم پایانی، ذکر امیرالمؤمنین(علیه السلام) و ذکرامام زمان(عج) و اشعار مرثیۀ پایانی و غیره می‌باشد. جای شک نیست که برای آغاز نمودن هر مجلسی باید از چند بیت شعر، به عنوان مقدمه استفاده کرد و پس از آماده شدن، چند خطی نیز مقتل خواند و به اصطلاح حال مستمع را با توجه به خدا به اوج کشاند؛ البته این در حالی است که بخواهیم ربطی بین شعر و مقتل ایجاد نمائیم؛ در حالی‌که بسیاری از مداحان برجسته هستند که کل مجلس را با خواندن اشعار مناسب می‌گردانند و نیازی به ذکر مقتل وجود ندارد؛ اما اینجا ما قصد نداریم بگوییم پس نیازی به استفاده از مقتل نیست؛ بلکه اساس اشعارمرثیه نیز بر مقتل، یعنی معلومات و وقایعی است که شاعر با در نظر داشتن آنها شعر را سروده است؛ حتی در مولودی‌ها نیز هستۀ اولیۀ دانستنی‌های میلادِ مولود، وجود داشته تا شاعر توانسته با اتکا بر آن، اشعار را بسراید؛ پس تاریخ و مقتل، ماهیت اشعار را تشکیل می‌دهند و باید شاعر و مداح، اول به خوبی مقاتل را مطالعه کرده باشد تا بتواند فضایی روشن از وقایع در ذهن و حافظه‌اش شکل بگیرد؛ با این وجود باید از خود بپرسیم آیا می‌خواهیم برنامه‌ای متشکل از شعر و مقتل ارائه دهیم، یا فقط با خواندن اشعار و مراثی، کار را به سرانجام برسانیم؟ جواب این است که هر دو امکان پذیر است. نکتۀ مهمِ بعد در این زمینه است که آیا مداح می‌تواند با احاطه و تسلط کافی بر مقاتل به گونه‌ای عمل نماید که حتی یک کلمه نسبت به مقتل، کم یا زیاد نکند و دروغ و بی‌تعهدی نسبت به اصل روایات صورت نگیرد؟ چراکه در شعر اینگونه است که نه تنها کلمه، که اگر یک حرف از شعر، کم و یا به آن افزوده شود از وزن خارج شده و نشان داده خواهد شد که مشکلی ایجاد شده است. معمولاً یک مداح، وقتی روایتی از مقاتل را مطالعه می‌کند، تا سالها آن را برای خواندن استفاده می‌کند و دیگر به منبع مراجعه نمی‌نماید و اگر پس از مدتی به آن سند رجوع نماید درخواهد یافت که چقدر آن چه که حالا می‌خواند با آنچه درگذشته مطالعه کرده تغییر یافته است؛ از طرفی می‌تواند تصمیم بگیرد که مقاتل را در حد دانستن نگاه دارد و نخواند و بجای آن از اشعار بهره گیرد؛ البته ممکن است شعری بخواند که نکتۀ ناصحیحی در آن وجود داشته باشد و یا آهنگ نامناسبی روی آن گذاشته شود که دوباره مشکلاتی ایجاد نماید؛ لذا گزینش شعر و آهنگ مناسب نیز بسیار حائز اهمیت است. با توجه به مسائلی که بیان شد می‌توان راهی را برگزید که سهولت بیشتری داشته باشد و خطای کمتری را متوجه مداح و مرثیه‌خوان نماید. تنها راهی که قدمت زیادی دارد و مورد تأیید عالم و عامل است، می‌تواند این راه باشد که به قول پیش‌کسوتان، مداح در مجالس، خواه هر جایی از برنامه باشد، بیشتر شعر بخواند و از اشعار بهره گیرد و کمتر از مرثیۀ کلامی و مقتل استفاده نماید؛ اما شعری که با نشان دادن به اهلِ آن، هیچ عیبی نداشته باشد و همچنین، آهنگ مناسبی همیشه با آن شعر همراه باشد و مناسب فضای معنوی مجالس اهل بیت(علیهم‌السلام) قرار گیرد. به عنوان نمونه می‌توان به کاری که چند سال است در مرکز آموزش مداحی ولایت صورت گرفته اشاره کرد و آن تهیۀ کتابی به نام«نشانه‌ها و اشاره‌ها» است که یکصد و بیست و پنج مرثیه(شعر) انتخاب شده و بر تمام آنها آوازی سنتی بطور تلفیقی و با در نظر داشتن نوای مناسب با هیئت قرار داده شده و سعی هنرجویان این می‌باشد که در مدت زمان تحصیل در این آموزشگاه، اشعار آن کتاب حفظ شود و اشعار بعدی با توجه به آنها انتخاب گردد تا الگویی برای برگزیدن اشعار و خواندن آنها، بطور همیشه وجود داشته باشد. نتیجه: مقتل باید 100درصد دانسته شود و اگر دقیق و صحیح خوانده شود تا 20درصد در برنامه‌ها جای می‌گیرد و اگر تا 80درصد خوانده نشود نقصی برای مجلس محسوب نمی‌شود. شعر باید 100درصد خوانده شود و اگر صحیح باشد تا 80 درصد در برنامه ها جای می‌گیرد و صفر درصد ممکن است که خوانده نشود. ✍مجیدطاهری 1399/2/15 @ostadtaheri