استفاده از تضمین در شعر، در حقیقت یکی از راهها و نیز مقدمۀ الهام است و شاعر می‌تواند از وزن عروضی و قافیه و ردیف شعری که خوانده و از آن لذت برده است بهره ببرد؛ مانند این شعر از «علی انسانی» که از غزل «مولوی» در دیوان شمس تبریزی، الهام یافته و یک مصراع«تونازنینِ جهانی کجا توانی کرد»را تضمین کرده است: غزل مولوی:👇 اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد اگر به آب ریاضت برآوری غسلی همه کدورت دل را صفا توانی کرد ز منزل هوسات ار دو گام پیش نهی نزول در حرم کبریا توانی کرد درون بحر معانیِ لا، نه آن گهری که قدر و قیمت خود را بها توانی کرد به همت ار نشوی در مقام خاک مقیم مقام خویش بر اوج علا توانی کرد اگر به جیب تفکر فروبری سر خویش گذشته‌های قضا را ادا توانی کرد ولیکن این صفت ره روان چالاکست تو نازنین جهانی کجا توانی کرد نه دست و پای اجل را فرو توانی بست نه رنگ و بوی جهان را رها توانی کرد تو رستم دل و جانی و سرور مردان اگر به نفس لئیمت غزا توانی کرد مگر که درد غم عشق سر زند در تو به درد او غم دل را روا توانی کرد ز خار چون و چرا این زمان چو درگذری به باغ جنت وصلش چرا توانی کرد اگر تو جنس همایی و جنس زاغ نه‌ای ز جان، تو میل به سوی هُما توانی کرد همای سایۀ دولت چو شمس تبریزی‌ست نگر که در دل آن شاه جا توانی کرد غزل علی انسانی👇 کجا سرِ من از این در جدا توانی کرد «تونازنینِ جهانی کجا توانی کرد» اگر تو دست کرم زآستین برون آری به خود هزار چو حاتم گدا توانی کرد تویی طبیب همه دردهای بی‌درمان به یک نظر همه یک جا دوا توانی کرد کجا نهم سر خود جز به آستانۀ تو تویی فقط که مس جان طلا توانی کرد نقاره خانۀ تو مثل صوراسرافیل چه بنده‌ای تو که کار خدا توانی کرد؟ مگو کی‌ام که در این خانه بوده‌ام عمری به کوچه کی سگ خانه رها توانی کرد؟ انسانی، علی، (1394). گلاب و گل(ص331)، چاپ اوّل، تهران:منیر. https://chat.whatsapp.com/DdRs7wQJEyOJB5mHiJI622