زندانی دو چشم توام تا همیشه من
وا کرده است زخم غمی در دلم دهن
بعد از تو مانده روی تن خانه خنده ات
مانده است عطر داغ تنت روی پیرهن
حالا منم که از تو به تو میبرد پناه
در گیر و دار وسوسه های یکی شدن
اینبار هم به رسم بد بی عدالتی
پیروز میشوی تو در این جنگ تن به تن
من کرم کوچکی که به پروانه میرسم
از پیله های مهر خودت بر تنم بتن
تو سرزمین مادری من اگر شوی
جان میدهم به شوق در آغوشت ای وطن
#معصومه_سادات_اسدیان