ای عشق تو آتش زده در خرمن جان‌ها وز سوز غمت سوخته دل‌ها و روان‌ها خون شد دل عشاق ز دست الم عشق شرح غم عشق تو برونست ز بیان‌ها از شوق جمال تو دل چرخ پرآتش بی‌صبر و قرار از غم تو دور و زمان‌ها محرم به حریم تو نه نام و نه نشانست بی‌نام و نشان در حرمت نام و نشان‌ها سرگشته و حیران به بیابان تحیر در ذات و صفات تو یقین‌ها و گمان‌ها از بحر هویت که دو عالم به کنارست خلقان همگی بی‌خبر از قعر و میان‌ها از پرتو حسنت شده تابان همه عالم وز روی تو روشن همه کون و مکان‌ها کی حسن رخت شرح دهد نطق کماهی در وصف جمال تو چو لال است زبان‌ها عارف نبود هرکه نبیند چو اسیری آیینه روی تو عیان‌ها و نهان‌ها 📜 @sheraneh_eitaa