جدا ز گوشۀ چشم تو گوشۀ نگزیدم که با خیال تو هر ساعتش بخون نکشیدم بتار طرۀ موئی شکست بال امیدم سزای من که شب تیره ز آشیانه پریدم از آن اشاره ابرو و خندۀ لب شیرین بسان مرغ شکاری میان بیم و امیدم شنیدمی که تو دشمن تو از و دوست گدازی هزار شکر که دیدم بچشم آنچه شنیدم 📜 @sheraneh_eitaa