طالع به صبحدم شود، ار با تو آفتاب پنهان کند ز شرم تو، رخساره در سحاب مه را، ز خجلت تو بود، روی در محاق وز شرم، آفتاب به رخ افکند نقاب خورشید منکسف شود و ماه منخسف بی نقص عارض تو درآید چو از حجاب ساقی خراب کن تو خراباتیان ز می کاباد از تو باد جهان گر شود خراب ویران شدست کشور ایران ز عمر و زید زیرا که عمر بد متعدی و کج حساب تا صلح کل به مرکز عالم شود علم خلق از جدال و جنگ به خوفند و اضطراب تا پرچم عدالت حق سایه نفکند خلقند پر، زبیم و جهانی پر انقلاب ای صلح صبح صادقی از غیب کن طلوع تا خاک را، ز خون نشود کف دگر خضاب آرد هجوم لشگر غم گر، به ملک دل حصنی به گرد خویش بکش از، خم شراب گل گشت دشت گشت ز خون همچو لاله زار بلبل شده است کرکس و صلصل شده غراب ای مدعی فریب و فسونت رسد ز دور از دور آب صاف نماید بلی سراب رو، رو از آنکه «حاجب » درویش نیستی کی پشه ضعیف بپرد شود عقاب 📜 @sheraneh_eitaa