پادگان ابوذر،قدمگاه شهدا سلام ای یادمان فتح خیبر سلام ای پادگان عشق ابوذر سلام ای وادی عشق خدایی بهشت لاله های کربلایی غریبی هست پیدا درنگاهت سلام ما به شورِ صبحگاهت سلام بر این سرخی خاکت سلام ما به مهمانان پاکت تو در آن هشت سال ای مهد خوبان نمودی میزبانی از این شهیدان رسد ای دردهایت در کلامم ز تو بوی دو کوهه بر مشامم دلت پر درد باشد یاد یاران به یاد خاطرات آن شهیدان چه یارانی در اینجا پا نهادند که دل را بر غم دلدار دادند بود اشک غمت جاری ز چشمان به یاد خوشروان و اصلِ دهقان تو خاکی داغدار و غم نهادی به یاد کشوری،صیاد،هادی خوشا آن روز های پر سعادت خوشا بر عاشقان فیض شهادت چه خوبانی که بس گمنام گشتند همه قربانی اسلام گشتند همه لبیک گویان خمینی همه رزمنده ی عشق حسینی ابوذر از تو بوی یار آید شمیم غربت دلدار آید بگو از جبهه های غرب ایران چه شد آن شور و حال و نور ایمان فضای شهر ها پر از گناه است دگر یاد شهیدان گاه گاه است دگر کمتر شود در جمع ها یاد ز شیرودی و وِزوایی و صیاد ابوذر شد دلم از بی کسی زار بگو از غربت مهران و سومار