علیه السلام خیال یک شب شیرین به لهجه ی باقر به بال قمری شعر و به شیوه ی شاعر بیا که قصه بخوانیم و شاعری بکنیم بیا زبان حال شویم از حکایت باقر سر کلاس حضورش قلم قلم گیریم به دست گوشه کار از رسالت جابر بیا به باد بگوییم تا کمک بکند برای این غم سنگین و خلوت خاطر بیا به ابر بگوییم تا ببارد از طرفش خنک شود دل پاکش از این غم وافر بیا به ماه بگوییم تا عقب برود که در مدینه بمانیم همچنان زائر برای این شب تاریک خویش چاره کنیم به یمن نور طلوعی که می شود ظاهر دوباره آمده ام بر حسین گریه کنم به هر کجا بروم کربلا شود آخر زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab