4️⃣کاهش هزینه تولید واحد(اقتصاد مقیاس): در هر سیستم تولید، هزینه تولید واحد از رابطه بین هزینه های ثابت صنعت و هزینه های متغیر مربوطه بدست می آید که می توان آن را به هر واحد تولید خاص اختصاص داد. در صورتی که مقیاس تولید به طور قابل توجهی بزرگ باشد، انتظار می رود هزینه هر واحد تولید شده از لحاظ اقتصادی پایین تر باشد. علاوه بر این تولید در مقیاس بالا شرایط را برای سرمایه گذاری بیشتر تولیدکنندگان فراهم می کند. بنابراین، قابل توجیه است که هر گونه سیاستی جهت افزایش مصرف کالاهای محلی نه تنها باعث افزایش بهره‌وری ظرفیت تولید می‌شود، بلکه به طور متوسط هزینه های تولید برای صنایع محلی را نیز کاهش می دهد. 5️⃣چشم انداز رشد اقتصادی بالا: مصرف کالاهای تولیدی ملی به طور مثبتی بر بهره‌وری ظرفیت و در نتیجه عملکرد اقتصادی کلی اثر می گذارد و به همین دلیل رشد اقتصادی و توسعه ملی را ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند. علاوه بر این، درونی سازی تقاضا و انتقال اثرات رو به رشد تقاضای حاصل از آن به اقتصاد، موتور قابل توجهی برای تقویت چشم انداز رشد اقتصادی پایدار محسوب می شود. 6⃣تضمین کیفیت: از دیرباز هجوم عمده کالاهای وارداتی از جمله لباس سبب ایجاد تنوع کالاهای غیرمتعارف شده است. در نتیجه مصرف‌کنندگان تغییر سلیقه داده اند و در کوتاه مدت به این محصولات روی آورده اند. امکان نظارت بر این واردات افراطی بسیار کار دشواری است. این در حالی است که مصرف کالاهای تولید داخلی می تواند به ایجاد و نظارت بر استانداردهای تضمین کیفیت به نفع رفاه مصرف کنندگان محلی کمک کند. 7⃣ثبات قیمت: حجم قابل توجهی از مواد مصرفی، وسایل نقلیه و مواد اولیه وارداتی از بازار موازی، تامین مالی می‌شوند. همچنین اشاره شده است که فروشندگان چنین کالاها از مدل های قیمت گذاری مبتنی بر بازار موازی استفاده می‌کنند تا قیمت کالاها را در بازارهای محلی تنظیم کنند. بنابراین قیمت‌ها بیش از حد غیر واقعی تعیین می شوند که این امر خارج از اصول پایه اقتصادی است. علاوه بر این، تولیدکنندگان محلی نیز سطوح قیمت خود را با بازار موازی هم تراز می کنند تا از کاهش مصرف‌کنندگان محصولاتشان جلوگیری شود. لذا اگر مصارف از کالاهای داخلی باشد این تغییرات قیمت رخ نمی دهد و ثبات قیمت در کالاها امکان پذیر خواهد بود.