💌 مدّتی بود که دلش می‌خواست بخاطر کدورتی که با امام سجاد (ع) داشت، ایشان را کمی آزار دهد روزی به مسجدی که امام (ع) آنجا نماز می‌خواندند رفت و روبروی نمازگزاران تا می‌توانست به ایشان دشنام داد⚡ امام (ع) در برابر دشنام‌های او، تنها سکوت کردند و از مسجد خارج شدند شب که فرا رسید، 🔆 امام سجاد (ع) به دیدار او رفتند؛ درب خانه را که باز کرد، به او فرمودند: «ای برادر، اگر سخنانی که به من گفتی، درست بود، خدا مرا ببخشید؛ و اگر دشنام و تهمت بود، خدا تو را ببخشد...» 🍀 بعد با او خداحافظی کردند و از آن محل خارج شدند مرد که این برخورد زیبای 🌸 امام سجاد (ع) را دید، به دنبال ایشان رفت، امام (ع) را در بغل گرفت و با گریه و اشک قول داد دیگر سخنان زشت به زبان نیاورَد امام (ع)، با لبخندی محبّت‌آمیز به او نگاه کردند و فرمودند: «ای مرد، حالا که از کار خود پشیمان شدی، من هم تو را بخشیدم . . . 💚💜 برگرفته از کتاب «قصه‌های تربیتی چهارده معصوم». محمد رضا اکبری http://eitaa.com/joinchat/3093823506Ccc6baf7b22