☀️ولیمه حضرت ابوطالب در دهه ذیحجه☀️
✍ شیخ السنه قاضی ابو عمر و عثمان بن احمد در روایتی طولانی نقل می کند: " فاطمه بنت اسد رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم رآ در حال تناول خرما از نخلی دید که خوشه های آن هیچ پوششی نداشت و بوی خوش آن از هر مشک وعنبری خوشبو تر بود. پس عرض کردم: از این خرما مرا نیز بهره ای دهید تا بخورم؟
🔮 فرمود: تا به همراه من شهادت ندهی که خدایی جز الله نیست و محمد رسول خداست، شایسته تناول آن نخواهی بود. پس او نیز شهادتین را بر زبان جاری کرد و پیامبر از آن خرما به وی داد و او نیر آن خرما را خورد وبسیار به مذاقش خوش آمد لذا در خواست نمود مقداری هم برای ابوطالب به وی دهد، که پیامبر از او قول گرفت تا شهادتین را بر زبان جاری نکرده، خرما را به وی ندهد. چون شب فرا رسید بوی خوشی به مشام ابو طالب رسید که تا آن زمان نظیر آن را ه گز احساس نکرده بود. در این هنگام فاطمه خرما را به وی نشان داد. ابوطالب آن خرما را خواست اما فاطمه به شرطی حاضر شد خرما را به وی بدهد که شهادتین را بر زبان جاری سازد و او نیز شهادتین را بر زبان جاری ساخت و از وی خواست که این امر را پوشیده دارد تا کفار قریش او را به سبب اسلام آوردنش سرزنش و آزار ندهند. فاطمه نی نیز به وی قول داد که این راز را فاش نسازد سپس خرما را خورد و همان شب با فاطمه همبستر شد و فاطمه به علی علیه السلام باردار گشت. وچون به علی باردار شد، بر جمالش افزوده شد.
🔮علی علیه السلام در شکم مادرش با وی سخن می گفت. فاطمه در کعبه بود که روزی علی علیه السلام در شکم مادر با جعفر سخن گفت و جعفر از هوش رفت و بت های درون کعبه همگی با صورت بر زمین افتادند، در این هنگام فاطمه دستی روی شکم خود کشید گفت: ای نور چشم،بت های درون کعبه چنین سجده ات می کنند، ببین که در خارج از رحم چه منزلتی داری؟! و این ماجرا را برای ابوطالب تعریف کرد. ابوطالب گفت: شیری این ماجرا را در راه طائف برای من تعریف کرده بود.
🔮 در روایت شعبه از فتاده از انس از عباس بن عبدالمطلب و روایت حسن بن محبوب از امام جعفر صادق علیه السلام آمده است که خانه کعبه از پشت شکافته شد و فاطمه وارد گشت سپس شکاف به هم آمد. فاطمه سه روز در آنجا ماند و از میوه های بهشتی تناول کرد و چون از آنجا بیرون آمد، علی علیه السلام خطاب به پدرش فرمود: السلام علیک یا ابه و رحمه الله و برکاته، سپس گلو را صاف کرده و ادامه داد: " بسم الله الرحمن الرحیم، قد افلح المومنون..."
🔮 پس رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: به خدا سوگند، آنها به واسطه تو که امیر شان هستی رستگار شدند، از علم خود آنان را تغذیه می کنی و تغذیه می شوند و تو به خدا سوگند راهنمای آنانی و به خدا سوگند به تو هدایت می یابند.
🔮آنگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم زبانش را در دهان وی قرار داده که دوازده چشمه از آن جوشید، از این رو آن روز را " یوم الترویه " نامیدند و چون فردا شد و علی علیه السلام رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را دید وی را سلام داده که داده به رویش خندید و شروع نمود به اشاره کردن به آن حضرت، پس رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم وی را در آغوش گرفت و فاطمه گفت علی پیامبر را شناخت. پس آن روز را " عرفه " نامیدند و چون روز سوم_که روز دهم ذی الحجه بود_ فرا رسید، ابوطالب همه مردم را مورد خطاب قرار داده وگفت: بشتابید " به سوی ولیمه پسرم علی و ۳۰۰ شتر و ۱۰۰۰ گاو و گوسفند را نحر و ذبح کرد و ولیمه ای درست کردند و گفت: " بشتابید " و هفت بار طواف کعبه کنید و سپس وارد آن شده و به فرزندم علی سلام دهید، ومردم جنین کردند و از آن پس این کار سنت شد.
📚 مناقب آل ابی طالب، ص۳۶۰_ ۳۵۸
علمی فرهنگی