🔸چون ناطقی حاضر شد،
👳♂هارون گفت: شنیدهام
#کنیزک شایسته ای داری، باید او را حاضر کنی!
🌀 وقتی «ناطقی» این سخن را شنید مانند بید به خود لرزید، با لب خشک و دیده ی تر به خانه برگشت،
🧕 وقتی کنیزک، ارباب خود را به آن حال دید گفت:
چه واقع شده که اینقدر پریشان و دگر گونی؟؟
🔻
#ناطقی داستان را برای کنیزک بزگو کرد