🟧  اشعار ابو العتاهية وهارون الرشید 👳‍♂«اصمعی» می‌گوید: روزی بر « » وارد شدم که مشغول خواندن ورقه ای بود،... در حالی که اشك چشمش بر گونه هایش جاری بود، ⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️⚡️ 🟫 مدتی صبر کردم تا آرام گرفت، آنگاه متوجه من شد و آن ورقه را جلو من انداخت و گفت:  «این عاقبت دنیا است»: 🌴🌴🌴🌴🌴 👳‍♂«اصمعی» می‌گوید:  وقتی به ورقه نگاه کردم تا ببینم چه چیزی نوشته که موجب ناراحتی شده،  **دیدم با خط زیبایی، اشعار نوشته شده: 🔰🔰🔰🔰🔰