وقتی بغچه رابست یه لحظه زینب متحیر شد'
اما شاید فکر کرد که لابد من زودار از حسینم از دنیا میرم که شهادتش رو نمیبینم زیرا که مادر کفن حسین را به من نداد😔
اما یه مرتبه دید پیراهن کهنه ای گذاشت دامن زینب' صدا زد زینبم من عاشورا نیستم کربلا' هرگاه حسینم پیراهن ازت خواست این را به حسین بده ' آخه حسین من کفن نداره😔
اینجا مادر یادی از حسین کرد مگه میشه مادر از حسین یاد کنه و حسین مادرشو رو در کربلا یاد نکنه،؟😔
آیا حسین هم در کربلا یادی از مادر کرد؟
بله
اونجا که حمید ابن مسلم میگه دیدم سنگی آمد و پیشانی حسین راشکافت' دامن عربیش رو بالازد تا خون از جبین پاک کند' یه مرتبه حرمله به زانو نشست و سینه حسین رو هدف گرفت😔
وقتی حسین سینش مضروب شد به یاد سینه شکسته مادرش زهرا افتاد
یه مرتبه صدا زد :یا اماه یا زهرا😔
یه جای دیگه هم حسین یاد مادر افتاد'
اونجا که تو گوداال قتلگاه افتاده بود هر کسی ضربتی میزد
سنان ابن انس ملعون از اسب پیاده شد با نیزه پهلوی حسین رو مضروب ساخت😔
وقتی پهلوی حسین زخمی شد به یاد پهلو شکسته مدینه افتاد صدا: یا اُماه
منابع:
شرح ابن الحديد جلد ۶، صفحه ۴۶.
تفسير در المنثور سيوطي، جلد ۴، صفحه ۱۷۷.
احقاق الحقوق جلد ۱۰، صفحه ۴۰۱
علی لعنت الله علی القوم الظالمین
خسته نباشید
پایان کنفرانس