چند بیت روضه 😭 مهمان ما باشید سادات حلال فرمایید 🏴 گفت برخیز که من زینب مجروح توام چند روزیست که محو لب مجروح توام این چهل روز به من مثل چهل سال گذشت پیر شد زینب تو تا که ز گودال گذشت😭 این رباب است که این گونه دلش ویران است در پی قبر علی اصغر خود حیران است😭 گر چه من در اثر حادثه کم می بینم ولی انگار در این دشت علم می بینم😭 راستی دختر تو...دختر تو...شرمنده زجر...سیلی...رخ نیلی...سرتو شرمنده😭 وای از دختر و از یوسف بازار شدن وای از مردم نا اهل و خریدار شدن😭 سنگ هایی که پریده است به سوی سر تو چه بلایی که نیاورده سر خواهر تو😭 سرخی چشم خبر می دهد از دل خونی وای از آن لحظه که شد چوبه ی محمل خونی 😭 الا لعنت الله علی القوم الظالمین