ان تر از قصاص در روز رستاخیز است.
🔸در این موقع، (سواده ابن قیس) برخاست و گفت:
👈موقع بازگشت از نبرد (طائف) در حالی که بر شتری سوار بودید، تازیانه خود را بلند کردید که بر مرکب خود بزنید، اتفاقا تازیانه بر شکم من اصابت کرد.
من اکنون آماده گرفتن قصاصم.
دوستان!!
👈درخواست پیامبر یک تعارف اخلاقی نبود، بلکه جدا" مایل بود حتی یک چنین حقوقی را که هرگز مورد توجه مردم قرار نمی گیرد جبران کند.
لذا پیامبر دستور داد، بروند همان تازیانه را از خانه بیاورند.
🔶سپس پیراهن خود را بالا زد تا (سواده ابن قیس) قصاص کند.
یاران رسول خدا با دلی پرغم و دیدگانی اشک بار و گردنهایی کشیده و نالههایی جان گداز منتظرند که جریان به کجا خاتمه میپذیرد.
آیا (سواده) واقعا از در قصاص وارد میشود؟⁉️
🟩ناگهان دیدند《 سواده》 بی اختیار شکم و سینه پیامبر را میبوسد.
در این لحظه، پیامبر او را دعا کرده، و رو به آسمان عرضه داشت: خدایا! از (سواده) بگذر، همان طور که او از پیامبر اسلام درگذشت.
آخرین شعلههای زندگی🔰🔰
اضطراب و دلهره سراسر (مدینه) را فراگرفته بود. یاران پیامبر با دیدگانی اشک بار و دلهایی آکنده از اندوه دور خانه پیامبر گردآمده بودند، تا از سرانجام بیماری پیامبر آگاه شوند.
♦️گزارشهایی که از داخل خانه به بیرون میرسید، از وخامت وضع مزاجی آن حضرت حکایت میکرد و هر نوع امید به بهبودی را از بین میبرد و مطمئن میساخت که جز ساعاتی چند، از آخرین شعلههای نشاط زندگی پیامبر باقی نمانده است.
گروهی از یاران آن حضرت علاقه مند بودند که از نزدیک رهبر عالی قدر خود را زیارت کنند، ولی وخامت وضع پیامبر اجازه نمی داد در اطاقی که وی در آن بستری گردیده بود، جز اهل بیت وی، کسی رفت و آمد کند.▪️▪️▪️▪️
✔️دختر گرامی و یگانه یادگار پیامبر فاطمه علیها السّلام، در کنار بستر پدر نشسته بود و بر چهره نورانی او نظاره میکرد.
⚫️او که میدید که عرق مرگ، بسان دانههای مروارید، از پیشانی و صورت پدرش سرازیر میگردد. زهرا علیها السلام با قلبی فشرده و دیدگانی پر از اشک و گلوی گرفته، شعر زیر را که از سرودههای ابو طالب درباره پیامبر عالی قدر بود زمزمه میکرد:⬇️⬇️
و ابیضّ یستسقی الغمام بوجهه ثمال الیتامی عصمة للأرامل
یعنی👈چهره روشنی که به احترام آن، باران از ابر درخواست میشود، شخصیتی که پناهگاه یتیمان و نگهبان بیوه زنان است.
🔹در این هنگام، پیامبر دیدگان خود را گشود و با صدای آهسته به دختر خود فرمود:
این شعری است که ابو طالب درباره من سروده است، ولی شایسته است به جای آن، آیه زیر را تلاوت کنند:🔰🔰
وَ ما مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَ مَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللَّهَ شَیْئاً وَ سَیَجْزِی اللَّهُ الشَّاکِرِینَ
یعنی👈محمد پیامبر خدا است و پیش از او پیامبرانی آمده و رفته اند. آیا هرگاه او فوت کند و یا کشته شود، به آیین گذشتگان خود بازمی گردید؟ هر کس به آیین گذشتگان خود بازگردد، خدا را ضرر نمی رساند و خداوند سپاس گزاران را پاداش میدهد.
سوره آل عمران آیه ۱۴۴.
السلام علیک یا ابالقاسم ، ایهاالنبی الرحمه،
راوی میگه لحظات آخر ،دیدن چشمان مبارک پیغمبر بسته شد، امام حسن و حسین علیه السلام روی سینه پیغمبر نشستند،
امیر مومنان خواست آنها را پایین بیاورد
یک مرتبه چشم مقدس پیغمبر باز شد ،
فرمود: علی جان بگذار آنها روی سینه من باشند،بخدا سوگند انها ارامش جان من هستن
اینجا زینب داشت نگاه میکرد ،که روزی حسین روی سینه پیغمبر نشسته
اما یا رسوالله، : کجا بودی عصر عاشورا که ببینی ،
همین زینب که نظاره گر بود حسین بر روی سینه مبارکتان نشسته،
یه مرتبه از روی تل زینبیه دید ۱۸ نفر با شمشیرهای برهنه به سمت گودال قتلگاه میدوند، و برای بریدن سر حسین از هم سبقت میگیرند
😔😔
یه مرتبه نگاه کرد، دید ،الشمر جالس علی صدره
نمیدونم معنا کنم یانه،
یه مرتبه دید شمر لعنت الله روی سینه حسین(ع) نشسته😔😔
علی لعنت الله علی القوم الظالمین
📚منابع
مفید، الارشاد، صفحه ۹۸.
مناقب آل ابی طالب، جلد ۱، صفحه ۱۶۴.
الطبقات الکبری، جلد۲، صفحه ۲۳۸.
الصواعق المحرقة، باب ۹ از صفحه ۵۷ و کشف الغمة، صفحه ۴۳.
بحار الانوار، جلد ۲۲، صفحه ۴۷۶.