هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️55 📖 سوره آیه 19 (قسمت چهارم) ‌‌ 🍃 و جَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَ أَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾ ترجمه: و كاروانى آمد، پس آب آورشان را فرستادند، او دلوش را به چاه انداخت، گفت: مژده! اين پسرى نورس است! و او را به عنوان كالا [ى تجارت] پنهان كردند؛ و خدا به آنچه مى‌خواستند انجام دهند دانا بود. او عليم است آنچه را عامل شديم هم به علمش قابل كامل شديم ياد ما كرده حساب آورده است ناز شستش با عتاب آورده است اين تعلق خاطرش مستم كند كيميای علم او هستم كند در حضور دانش ار مستی كنيم هر چه آمد از ازل پستی كنيم! علم او زايل شود از توبه‌‌ای؟ هست هر يک از صفت را نوبه‌ای ليک از مهرش زند ديوارها بين جان خسته و آن بارها پرده اندازد به پهنای فلک تا نبيند شين ما جن و ملک دانش او هوش از سر می‌برد گر بلغزی عقل از سر می‌بُرد می برد عقل از ره حكمت عليم تا كشيم از چاه خود فردا گليم حجت ما پيش او بی عقلی است خالد ناری، گنه گر عقلی است عقل آن باشد كه حس دارد عقال گر گُنه كردی يقين عقلت عقال عقل در چنگال شهوت شد اسير زان سبب شد جان سوی آتش مسير گر خدا داند كه ما را چند و چون با كه باشد ياد او بر چند و چون از خجالت غرق دريای عرق شد هر آن كو خوانده از علمش ورق شكر ايزد در گنه عقلی نبود ورنه در ميزان مرا ثقلی نبود ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir