هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌‏ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️388 📖 سوره آیه 88 (قسمت اول) ‌‌‏🍃فلَمَّا دَخَلُواْ عَلَيْهِ قَالُواْ يَا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَيْنَآ إِنَّ اللّهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقِينَ ﴿۸۸﴾ ترجمه: چون بر يوسف وارد شدند، گفتند: عزيزا! از سختى [قحطى و خشكسالى] به ما و خانواده ما آسيب رسيده و [براى دريافت آذوقه] مال ناچيزى آورده‌ايم، پس پيمانه ما را كامل بده و بر ما صدقه بخش؛ زيرا خدا صدقه‏ دهندگان را پاداش مى‏‌دهد. كاروانی با اميد افتاد را كرده حق هفت روز ره هفتاد ماه! هرچه خود مطلوب را دورش كنی چشم خود از ديدنش كورش كنی بود مطلوب تو در كنعان ولی خود فرستادی به جای ديگری حال بايد راه را با جان روی هم به عشق يوسف و جانان روی دور كردی راه خود، راه بشر ليک در اين قصه خير آمد نه شر جان حق جان‌ها بر اين در دوخته تا شود شمع ره دل سوخته اين جگرهای كباب و راه دور تا نخواهد حق نمی‌آيند به زور با دلی آكنده از يأس و اميد عشق يعقوب و نوای پرنويد يوسف اكنون هم دعايی می‌كند درد ايشان را دوايی می‌كند كاروان اكنون بضاعت نيستش آن تبختر آن تكبر نيستش با ادب لب از لبان برداشتند بذر احسان و محبت كاشتند ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir