توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من آلوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده,نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط به کردم خواستم از روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام شد و روضه مرا میکشدم یاد آن تشنه لب میکشدم 💛@shirintarinzekr 💛