💌 زندگی برایم سخت شده‌بود؛ با ناراحتی نزد امام هادى (ع) رفتم و در کنار ایشان نشستم. هنوز چیزی نگفته بودم که فرمود: «اى اباهاشم برای كدام نعمت خدا مى‌توانی شكرگزار او باشى؟» ساكت ماندم. ندانستم چه بگويم... امام (ع) فرمودند: 🌸 خداوند، را روزى تو كرد و اینگونه تو را از دوزخ در امان داشت 🌱 🍀 را نصيب تو کرد و اینگونه تو را بر اطاعتش يارى نمود 🌱 🌸 به تو بخشيد و اینگونه آبروی تو را حفظ كرد 🌱 اى اباهاشم، گمان بردم مى‌خواهى از آن كسى كه این نعمتها را به تو بخشيده‌است شكايت كنى... از این به بعد، ناامید مباش 💚 سَرم پایین بود که امام (ع) صد دینار به من بخشید و من بدون این‌که از ایشان چیزی درخواست کنم، با قلبی شاد 💕 به سمت خانه‌ام روانه شدم ... 📗 داستانی به نقل از ابوهاشم جعفری. برگرفته از کتاب «نگاهى بر زندگى چهارده معصوم (انوارالهيه) نور دوازدهم». تأليف شيخ عباس قمى (ع)✋ ❤️👇👇👇👇❤️ http://eitaa.com/joinchat/845021184C1b47a3ad50