علت اصلی و پشت پرده خشونت علیه روحانیون در در معابر و خیابان ها چیست؟
تاملی بر تحلیل های برخی رسانه های اصلاح طلبان و تحولخواهان بیانگر آن است که آنان به بهانه بررسی چرایی خشونت علیه روحانیت می کوشند تا دلیل آن را خشم مردم نسبت به ایدئولوژی طبقه حاکم تعریف و تفسیر کنند.
در این زمینه بر اساس احصاء صورت گرفته، گزاره های مورد تاکید این رسانه ها که به صورت هم افزا در حال ضریب یابی شبکه های اجتماعی نیز می باشد، به این شرح است:
- مرجع انجام دهنده بخشی از این رفتارها(خشونت علیه مردم) واقعا مردم هستند
- انسجام اجتماعی از سال 58 با خودی و غیرخودی کردم آسیب دیده وشکاف اجتماعی از همان زمان بنیان گذاشته شد
- از سویی صدای مردم احساس می کنند به گوش حاکمان نمی رسد و از دیگر سو صاحبان قدرت هم در میان خودشان توزیع قدرت و ثروت را دارند این مساله سبب تبعیضهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شده است
- باید پذیرفت در این شرایط مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک، روحانیت است
- در این شرایط یک گزینه برای قشرهایی از مردم باقی میماند و آن هم متاسفانه رفتار و زبان خشونتبار است. حال این خشونت یک زمان در قالب عمامهپرانی، یک زمان در قالب اهانتهای کلامی و زمان دیگر در قالب حذف فیزیکی طرف مقابل نمود پیدا میکند
- این روند قابل پیشبینی بود و بارها جامعهشناسان هشدار دادند که اینگونه تقابل بخشی از نظام سیاسی با بخشی از مردم سرانجام خوبی نخواهد داشت
- فردی که احساس میکند غیر خودی است، با بیحجابی دارد فریاد میزند و مطالبات دیگرش را بیان میکند
- ما یک سرچشمهای داریم که نظام سیاسی ایدئولوژیکی به نام جمهوری اسلامی است. این سرچشمه وقتی میجوشد، در شعبههای مختلفی جریان پیدا میکند. شما هر نماد و رفتار سیاسی و حکومتی را که میبینید در واقع شعبههای نظام سیاسی است که تمام آنها به سرچشمه وصل میشود
- یک تفکری وجود دارد که به بایدها و نبایدها و امر به معروف و نهی از منکر اعتقاد دارد. طبیعی است که پشت این اعتقاد، منافع سیاسی و اقتصادی نهفته است و یک پوشش دینی و ایدئولوژیکی به آن میدهند و میخواهند امر کنند.
در مجموع با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت:
- اصلاح طلبان و تحولخواهان در حال تئوریزه کردن این مساله هستند که خشونت علیه روحانیت یک واکنش طبیعی به ایدئولوژی نظام است که مردم را نه تنها جدی به حساب نمی آورد
- این جریان می کوشد ضمن معنادهی به برخی خشونت های موجود تاکید کند که خودی و غیرخودی کردن مردم از همان ابتدای انقلاب باعث شکاف در جامعه شده است
- بر اساس ادارک سازی این جریان، روحانیت مظهر و نماد نظام سیاسی- ایدئولوژیک بوده و مردم تنفر خود از سیستم با ایراد ضربه به روحانیت به نمایش می گذارد
- تحولخواهان می کوشند با طرح ادعای توزیع منافع قدرت و ثروت میان روحانیت و حاکمیت، مردم را به عنوان محذوفین و طردشدگان تعریف کرده و خشونت ها علیه روحانیت را توجیه و تشدید نماید
- این جریان همچنین در حال ادراک سازی علیه امر به معروف و نهی از منکر بوده و تفکر حاکم بر این فرضیه را منافع سیاسی و اقتصادی تعریف می کند
بررسی کنش های رسانه ای این جریان موید آن است که برنامه هدفمند در جریان است که شرایط موجود را حاصل روحانیت و در نقطه کانونی تر حاکمیت دینی تعریف کند تا ناکارآمدی حاکمیت دینی را القاء نماید و در نهایت لزوم پایان یافتن به حاکمیت دینی را اجتماعی سازی نماید.
https://eitaa.com/shnakhtzamaneh