🔻چین هم به دیپلماسی جهانی علیه ایران پیوست؟
چند روز گذشته با هجمه چشمگیر اصلاحطلبان نسبت به حضور رئیس جمهور چین در عربستان و شرکت در اجلاس شورای همکاری خلیج فارس گذشت.
✅ اما واقعیت ماجرا چیست؟
در بیانیه ی اول که مشترکا با عربستان منتشر شده بود، تنها در یک پاراگراف از ایران نام برده شده و در آن آمده است: «در خصوص ایران، دو طرف بر لزوم تقویت همکاری مشترک برای تضمین ماهیت صلحآمیز برنامه هستهای ایران توافق کردند. دو طرف همچنین از ایران خواستند در همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رژیم منع اشاعه (سلاحهای هستهای) را حفظ و به اصول حسن همجواری و عدم مداخله در امور داخلی کشورها احترام بگذارد».
موضع رسمی چین در قبال برنامهی هستهای ایران، همواره و به طور پیوسته درخواست از ایران برای همکاری با آژانس بینالمللی و تاکید بر ماهیت صلحآمیز برنامهی هستهای ایران بوده است. حال باید از جناب ابوطالبی و دیگر اصلاحطلبان پرسید که این فاجعهای که در بیانیهی اول رخ داده چیست؟ چه تغییری در مواضع چین نسبت به ایران در مقایسه با مواضع گذشته آن کشور رخ داده است که چنین به خشم آمدهاند و ندای «چین هم ایران را فروخت» سر میدهند؟
و اما درباره بیانیه ی دوم…
آنچه به درستی مایهی اعتراض هموطنان اصلاحطلب است، بند دوازدهم این بیانیه است که پس از جلسهی اعضای شورای همکاری خلیج فارس – یعنی عربستان، امارات، بحرین، قطر، عمان، و کویت- و چین منتشر شد. در بند دوازدهم این بیانیه آمده است:
«سران طرفین بر حمایت از تمام تلاشهای صلحآمیز شامل اقدامات، ابتکارات و تلاشهای امارات متحدهی عربی مطابق اصول و قوانین بینالمللی جهت انجام مذاکرات دوجانبه برای حل مسئله جزایر سه گانه (تنب بزرگ، تنب کوچک، ابوموسی) تا حل این مسئله مطابق قوانین و اصول بینالمللی تاکید نمودند.»
با توجه به اینکه مسئلهی تمامیت ارضی برای ایران و ایرانی یک مسئلهی حیاتی است، خشم بهوجود آمده کاملا قابل درک است و طبیعتا ایران بر سر خاک خود با احدی مذاکره نخواهد کرد و اظهار نظر کشورهای دیگر دربارهی این موضوع را برنخواهد تافت. اما ذکر چند نکته در این باره ضروری است.
نکتهی اول اینکه در جلسات شورای همکاری خلیج فارس، دولتهای عضو معمولا در بیانیهی پایانیشان، ایران را «اشغالگر» و امارات متحده عربی را «مالک جزایر سهگانه» معرفی میکنند. برای مثال در بیانیهای که در اجلاس چهل و دوم این شورا پیش از آغاز جام جهانی قطر منتشر شد، نسبت به تعهد اعضاء بر ایستادگیشان در برابر اشغال ادامهدار جزایر توسط ایران و حق حاکمیت امارات بر این جزایر تاکید شده بود.
بنابرین موضعگیری چین مبنی بر حل و فصل موضوع «بر اساس قوانین بینالمللی» را نمی توان حمایت چین از حاکمیت امارات بر جزایر تلقی کرد. هرچند گرفتن چنین موضعی وسطبازانه از سوی چین نیز به هیچ عنوان مورد قبول ایران نیست. اما پرسش این است که چه نیاز به بزرگنمایی و تزریق خشم به جامعه علیه چین است؟ چرا موضع وسط- و البته غیرقابل قبول چین- را به طرفداری از امارات تعبیر کردهاند؟
نکتهی دوم اینکه در جهان کنونی، نظم شبکهای بر روابط بینالملل حاکم است. دولتها ممکن است در موضوعی توافق، و در دیگر موضوعات اختلاف نظر داشته باشند. برای مثال، سالهاست که دولتهای قطر، کویت و عمان پای بیانیههای بسیار تندتر از بیانیهی دیروز را امضا کرده و بر حاکمیت امارات بر جزایر تاکید میورزند. آیا اصلاحطلبان که امروز خواهان احضار سفیر چین، و برخورد جدی دستگاه دیپلماسی ایران با چین هستند، قائل به اتخاذ همین تصمیم درباره سه کشور قطر، کویت و عمان نیز هستند؟/ رضا اسدی
🆔
@shobhe_shenasi
🌏
ghorbanimoghadam.ir