تأثیر هنر و شعر در اصلاح فرهنگ و رسومات غلط ✍️ حجت‌الاسلام دکتر محمد حسین صغیر اصفهانی از به‌نام‌ترین شعرای معاصر است که اشعار عرفانی و آیینی او زبانزد اهل دل است. مرحوم صغیر اصفهانی شعر گفتن را در سنین هشت و نه سالگی آغاز کرد به همین دلیل تخلص خود را "صغیر" انتخاب کرد. ایشان در مورد وجه تسمیه این تخلص، چنین گفته است: مرا صغیر تخلص بجا بود که سه چیز مراد دارم و هستم از این تخلص شاد در اول اینکه به عهد صغارتم ایزد زبان بگفتن اشعار جانفزا بگشاد به‌دوم اینکه نگیرند اکابرم خورده اگر ز خامه‌ی من نقطه‌ای‌ خطا افتاد به‌سوم اینکه چو روز حساب پیش آید مسلم است که آنجا بود صغیر آزاد 🔹مضمون این سه بیت از این قرار است که به سه دلیل این تخلص را انتخاب کردم: 1⃣ در کودکی زبانم به شعر باز شد 2⃣ با اقرار به کوچکی کسی به اشتباهاتم ایراد نمی‌گیرد 3⃣ در روز قیامت خدا با کودکان سختگیری نمی‌کند. 🔻اما در مورد اولین دلیل، دوست خوبم جناب حجت‌الاسلام والمسلمین علی صغیرا (نواده مرحوم صغیر) چنین می‌گوید: در زمان‌های قدیم و در مهمانی‌ها و عروسی‌ها، وقتی سفره انداخته می‌شد، بچه‌ها را با حیله هایی به بالای پشت بام برده و در را به روی آنها قفل می‌کردند تا بزرگ‌ترها با خیال راحت به صرف غذا مشغول شوند!!! در یکی از این موارد مرحوم صغیر کودکی هفت هشت ساله بوده، و همراه با سایر کودکان در پشت بامی حبس می‌شود. از آنجا که در مواقع حزن و اندوه، طبع انسان لطیف شده و قابلیت شعر گفتن پیدا می‌کند، (همانگونه که حضرت حافظ می‌فرماید: «کی شعر تر انگیزد؟ خاطر که حزین باشد»)، با دیدن این صحنه حزن‌انگیز که بزرگ‌ترها مشغول خوردن و آنها محبوس در پشت بام هستند (و باز به قول حافظ که میگوید: «فاش می‌گویم نمی‌توانم دید/ که مِی خورند حریفان و من نظاره کنم!»)، طبع شعر ایشان گل می‌کند و فی‌البداهه می‌گوید: نه خدا گفته، نه قرآن، نه پیمبر، نه امام زن و مرد شام بخورندو بچه‌ها رو پشت بام! این یک بیت تبدیل به یک شعار می‌شود و همصدا توسط کودکان تکرار می‌شود. آن‌قدر تکرار می‌کنند که بزرگ‌ترها به فکر می‌روند که آیا این کار واقعاً شرعی و عاقلانه هست؟ در اثر این شعر بچه‌ها را از تبعید آزاد کرده و به سفره می‌آورند. از آن به بعد این رسم غلط نیز منسوخ می‌شود. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir