❌ شبهه ۶۷۷ "خدای مَمَلی"* "مهاجرانی" وزیر ارشاد دولت خاتمی ، زادهٔ روستای "مهاجران" از توابع اراڪ است و ڪتابی دارد به نام 👈🏼*" زری رقاص"* ڪه گوشه ای از خاطرات دوران ڪودڪی و نوجوانی زری رقاص قبل انقلاب هست و اینڪ خاطره ای از ڪتاب "زری رقاص " با عنوان "خدایِ مملی": ✳"زری رقاص " از لحاظ سواد و‌فهم چیز دیگری بود! خوش سخن و با سواد ، ادیب و نڪته دان بانویی شاد ڪه خانقاهی نداشت. دست هایش بسیار نیرومند بود و زندگی اش از دسترنج خود و باغِ انگورش می‌گذشت. ✳آقای "اخوان"، هم مدیر مدرسهٔ ما بود و هم معلم ؛ خوب درس می‌داد. تا اینڪه "یَرَقان" گرفت و در خانه ما بستری شد و از "زری رقاص " خواهش ڪرد طبق شرایط و ضوابط بجایش درس بدهد. ✳"زری رقاص" روز اول حضور در ڪلاس گفت: بچه ها! امروز ما می‌خواهیم درباره "خدا" صحبت ڪنیم. .... ..... .... .... ✳"زری رقاص " برگشت و "مملی" را بغل ڪرد و گفت: بارڪ الله پسرم! با "خدا" باید همین جور حرف زد ✳ڪلاس تمام شد و " زری رقاص " به خانه خود رفت و همان شب با خط خودش نامه ای نوشت ڪه "باغ پدری‌اش" را ڪه بهترین باغ انگور در "روستای مارون" بود ، به خانوادهٔ "مملی" بخشید! ✅ پاسخ 🆔 @shobhe_shenasi دروغگویی دشمنان دین و روحانیت حد و اندازه ندارد. آنچه در متن فوق به «زری رقاص» نسبت داده شده در حقیقت بریده ای از کتاب «حاج آخوند» نوشته عطاءالله مهاجرانی است. داستان مذکور هم یک قضیه واقعی در مورد شخصی روحانی به نام حاج شیخ محمود رضا امانی است. اما دشمنان دین و روحانیت نه تنها این شخصیت را سانسور کردند بلکه اساسا شخصیت داستان و حتی نام کتاب را تغییر داده اند. جالب اینکه همین افراد ادعا می‌کنند دین آنها انسانیت و راستگویی است. انگیزه آنها از تغییر اسم و عنوان داستان فوق، علاوه بر دشمنی با روحانیت و القاء انسانیت بیشتر افراد کم‌توجه به دین (رقاص)، این است که چون در پایان این داستان مطالباتی از مسئولان مطرح شده، سعی می‌کنند با تغییر اسم شخصیت واقعی داستان و نام کتاب، کاربران را از توجه به اینکه روحانیون از جنس مردم اند و مانند همه مردم از وضعیت موجود ناراضی اند را محروم کنند. البته مدیونید اگه فکر کنید ضدانقلاب محترم دانستن را حق مردم نمی‌داند!! 👈 پاسخ‌به‌شبهات‌فــجازی👇 eitaa.com/joinchat/1042808834C1d4becaa06