🍃 خاطرات جبهه 🍃
خودش را زده بود به لودگي، يقۀ حاج آقا را گرفته بود و مي گفت:«حاج آقا راست مي گويند كه براي هر يك خمپاره، يك حوري مي دهند؟» شيخ هم مأخوذ به حيا جواب داد:«لابد مي دهند، اگر اين طور نباشد كه نمي گويند». بعد دستش را بلند كرد رو به آسمان و گفت:«كجايي خمپاره جان كه بيايي و مرا پرتاب كني به دامن يك حوري بلوري😅
ⓙⓞⓘⓝ↴
♡|→•
eitaa.com/joinchat/3476422671C332e5d0909