به روایت از پسرم آقا محمدرضا: به یاد می‌آورم روزی را که به‌همراه بابا رجب به زیارت امام رضا(ع) رفتیم و مردم بسیاری او را می‌شناختند اما نه به‌عنوان یک جانباز بلکه به‌عنوان مردی که صورتش را بر اثر تصادف از دست داده یا بر اثر سوختگی و جذام 😔و من آن روز افتخار می‌کردم به اینکه با بزرگ‌مردی همانند بابا رجب همراه شده‌ام، مردی فروتن و متواضع که از صورتش گذشت اما سیرتش را هیچ‌وقت از دست نداد.⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️