یادواره شهدا
. 🔹امیر ارتش اسلام، سرلشگر شهید 🌷 #شریف_اشراف معاون فرمانده پادگان حمزه سیدالشهداء (علیه السلام) 🔹و
. 📝 مروری کوتاه بر امیر ارتش اسلام، سرلشگر شهید 🌷 معاون فرمانده پادگان حمزه سیدالشهداء علیه السلام شهید اشرف در سال 1316 در شیراز دیده به جهان گشود. وارد دانشکده افسری تهران شده و یکی از برگزیدگان ارتش برای ادامه تحصیلات در آمریکا می شود. شهید اشرف در سال 1339و در شرایطی که کشور در آستانه تحولات شگرف مربوط به انقلاب قرار داشت به کشور باز گشت . عشق و ارادت شهد اشرف مربوط به حضرت امام (ره) ناب، ستونی و مثال زدنی بود. وی که موفق شده بود مدارج نظامی متعدد، از دوره تکاوری و چتر بازی گرفته تا دوره های آموزش فرماندهی و ستاد (دافوس) را با موفقیت پشت سر بگذراند، در سال 1352 بنا به دلایلی که هیچ گاه عنوان نشد به یکی از سخت ترین مراکز خدمت (از لحاظ آب و هوا) یعنی شهرستان مرزی خاش منتقل می شود. در اقدامی دیگر که به نظر می رسد بیشتر با هدف تاثیر گذاری روانی بر وی باشد، هشت ماه بعد ناگهان او را به دفتر ویژه اطلاعات ارتش که تحت ریاست ژنرال فردوست اداره می شد منتقل می کنند. شهید اشرف چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در نامه ای خطاب به فردوست، از وی می خواهد ارتش از امام به خاطر عملکرد خود تقاضای عفو و بخشش نماید. این نامه شجاعانه در آن هنگام غوغایی به پا می کند و همکاران شهید اشرف که مرعوب سیستم پلیسی وقت بودند، این اقدام را با ناباوری شاهد می شود. با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357شهید اشرف بار دیگری از سوی مقامات ارتش جمهوری اسلامی به خدمت فرا خوانده شده و در سمت فرماندهی پادگان 06 تهران به انجام وظیفه در ارتش جمهوری اسلامی می پردازد و 6 ماه بعد معاونت فرماندهی پادگان حمزه سید الشهداء به ایشان واگذار می شود.شهید شریف اشرف در همان زمان، راهی منطقه کردستان- که به واسطه شرارت های معاندان نظام- اوضاعی بحرانی داشت می شود و بالاخره در دهم آبان ماه 58 در برهم زدن امنیت ایران عزیز را داشتند خون پاک وی را بر زمین می ریزند. 🔹 خاطره ای از زبان همسر شهید روزی درموزه حرم حضرت معصومه (س) در حال تماشای قرآن های قدیمی و دست نوشته بودیم که من پیشنهاد تقریر قرآن را دادم. همسرم چند روز بعد گفت: این پیشنهاد مرا مصمم به این کار نموده است و بدین ترتیب کار نوشتن کتاب آسمانی قرآن از ماه رمضان‌المبارک سال 1347 هجری شمسی آغاز شد. شهید اشراف معتقدبود پس از پایان تقریرقرآن، به آرزوی خود یعنی شهادت نایل می شود و چنین نیز شد. یک ماه پس از پایان تقریر قرآن که با مقدمه فوق آغاز شد ، لحظه دیدار فرا می رسید. همسر شهید می گوید: واقعه تکان دهنده شهادت تیمسار اشراف ما را به روزهای انداخت که با تبسم، قرآن را رونویسی می کرد و می گفت: شهادت من پس از پایان این کار مقدر شده است ما آن وقت ها به این حرف چندان اعتقاد نداشتیم ودر پاسخ می گفتیم خداوند، سرنوشت انسان ها را خود تعیین می کند و ما خود باید چگونگی رسیدن به این سرنوشت را ترسیم کنیم . غافل از اینکه انس و الفت با قرآن، چنان معرفت و افق باز معنوی در پیش چشمان همسرم گشوده بود که لحظه ای شهادتش را عیان می دید. 📚 منابع، مشروح زندگینامه و اطلاعات تکمیلی 👇 https://cafebazaar.ir/app/air.RoozShomarDefaMoghaddas11/?l=fa http://www.minabjonoub.ir/زندگینامه-شهید-سرلشکر-شهید-شریف-اشراف/ 🍃🌷🍃🌷🍃 https://eitaa.com/shohadab .