ِ بِأَمْرِهِ وَسَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهَارَ؛ خداوند است که آسمانها و زمین را آفرید و از آسمان باران فرو فرستاد تا به وسیله آن میوهها برای روزی شما به ثمر برسد و کشتیها را به امر خود بر روی دریا جاری ساخت و نهرها را مسخر شما گردانید. (ابراهیم 32)
آری انسان در جهانبینی اسلامی دارای آن چنان ارزشی است که خداوند همه موجودات جهان آفرینش را مسخر او قرار داده است و در جهت نفع رساندن به انسان آنها را خلق کرده است. خورشید برای انسان نورافشانی میکند، میکربها را میکشد و از پرتو نور خود گیاهان را رشد و نمو میدهد. نهرها در خدمت انسان هستند و مزرعهها را برای وی آبیاری میسازند تا از محصولات آنها انسان استفاده کند. انسان میتواند دریاها را مسخر خود گرداند و کشتیهای خود را در آن به گردش درآورد. از آب دریاها استفاده برده، از موجودات آن استفاده کند و مرواریدها و صدفهای آن را برای زیور و زینت خود به کار گیرد.
روز و شب را نیز خداوند مسخر انسان ساخته است. روز را خداوند مسخر انسان قرار داده تا در آن به کار و کوشش بپردازد، و شب را مسخر انسان قرار داده تا در آن آرام گیرد و خستگی روزانه خود را در پرتو تاریکی آن برطرف سازد.
وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَینِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّیلَ وَالنَّهَارَ؛ و خورشید و ماه را که با برنامه در کارند به تسخیر شما درآورد و همچنین شب و روز را مسخر شما ساخت. (ابراهیم 33)
از دیدگاه قرآن معنای تسخیر موجودات این است که آنها برای خدمت به انسان آفریده شدهاند. یعنی آسمانها و زمین، شب و روز، خورشید و ماه و... همه و همه به گونهای آفریده شدهاند که به انسان نفع و سود برسانند، نه آنکه سد راه حیات و منافع انسانی باشند.
وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِیهَا مَعَایشَ قَلِیلًا مَا تَشْكُرُونَ؛ و ما تسلط و حکومت بر زمین را برای شما قرار دادیم و در آن انواع وسایل زندگی را برای شما مهیا ساختیم، اما کمتر شکرگزاری میکنید. (اعراف 10)
خداوند در آیه فوق میفرماید که ما مالکیت و تسلط بر زمین را برای انسان فراهم ساختهایم و انواع وسایل زندگی را در آن برای انسان مهیا کردهایم.
آوردن کلمه تمکین به این معناست که ما وسایل کار را در اختیار انسان قرار داده و به او قدرت و توانایی دادهایم تا از مواهب عالم بتواند استفاده کند.
آفرینش انسان به دست خدا
بررسی برخی آیات قرآنی که در آنها به آفرینش انسان اشاره شده است نشانگر ارزش و مقام انسان است. چرا که در این آیات خداوند آفرینش انسان را به گونهای دقیق به خود منتسب ساخته است. به طور نمونه در آیه زیر در مورد خلقت انسان به ابلیس میگوید که من او را با دو دست خود آفریدم که این تعبیر نشانگر آن است که انسان از ارزش و مقام والایی برخوردار است.
قالَ یا اِبلیسُ ما مَنَعَکَ أَن تَسجُدَ لِما خَلَقتُ بِیَدَی؛ (خدا) گفت ای ابلیس چه چیز مانع از آن شد که تو بر آنکه با دو دست خود آفریدم سجده نکنی. (ص 74)
آیه زیر نیز که نفخ روح به انسان را به خود نسبت داده است گواه ارزش و مقام انسان است.
«وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» از روح خود در او دمیدم. (حجر 29)
اضافه روح خدا به انسان از نظر ادبی اضافه تشریفی است. یعنی چون انسان دارای شرافت وجودی است خداوند روح او را به خود نسبت داده است. همچنان که در مورد مسجد میگوییم خانه خدا و یا در باره مجلس قانونگذاری میگوییم خانه مردم که در این گونه موارد میخواهیم ارزش آنها را نشان دهیم.
انسان، هدف نهایی خلقت
هر یک از موجودات جهان آفرینش دارای غرض و غایتی است که از نخستین روز پیدایش خود به سوی آن هدف و غایت در حرکت و تکاپو هستند. دانه گیاهی که در دل خاک نهفته است در حال حرکت است تا پس از عبور از مراحلی به فعلیت رسیده، به طور مثال تبدیل به میوه شود. یا تخم مرغی که در زیر مرغ قرار گرفته آماده جوجه شدن است تا از آنجا نیز مراحلی را طی کرده و تبدیل به مرغی شود و...
علاوه بر این، هر یک از این موجودات غایت موجودات دیگر میباشند.
یعنی به این علت آفریده شدهاند تا حیوانات و انسانها از آن استفاده کنند و یا برخی حیوانات برای این آفریده شدهاند تا انسان از آن بهرهگیری کنند. به بیان دیگر هرچند در این عالم همه موجودات از زمین و آسمان گرفته تا نباتات و جانداران دارای غرض و غایت هستند، ولی هیچ کدام از اینها هدف نهایی خلقت نمیباشند، بلکه هدف نهایی خلقت همانا انسان و تعالی وجودی اوست، یعنی همه موجودات آفریده شدهاند تا انسان از آنها بهرهگیری کرده و خود را به «قرب ربوبی» برساند. چنان که در آیات زیر میخوانیم:
هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَكُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا؛ او کسی است که آنچه در زمین است برای شما آفرید. (بقره 29)
الَّذِی جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً؛ کسی که برای شما زمین را گستراند و آسمان را برافراشت. (بقره 2