『‌شُھداۍِدهه‌هشتـٰادۍ』
کاش الان کرمان پیشت بودم حاجی...💔
سه سال پیش همین ساعتا پر کشیدی زدنت، انصافا هم بد زدن انقدری بد که هنوزم بعد سه سال یادش می افتیم سمت چپ سینمون احساس سنگینی می‌کنه نقش دست انگشتریت هنوز جلوی چشمامه ...