⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️ 🇮🇷محمد عاشق شیرجه بود،‌آن هم شیرجه فرشته،‌ آن هم از ارتفاع های بسیار بلند. ‌در سد دز که بودیم،‌گاهی از ارتفاع 30 متر شیرجه می زد. برای دوره تخصصی شنا به مشهد رفته بودیم. محمد روی بلندترین جایگاه پرش دایو رفت و با سرعت شیرجه زد،‌آنقدر قدرت و سرعتش زیاد بود که هفت متر مانده به انتهای استخر در استخر فرو رفت و سرش به کف استخر خورد و شکست. روز بعد بود. با سر بخیه شده و ورم کرده ‌سر تمرین آمد. می خواست باز شیرجه بزند. گفتیم محمد زخمت در این آب عفونت می کند. حریفش نشدیم، گفت اگر نتواستم‌ سه روز بست در حرم امام رضا می نشینم تا آقا من را خوب کند. این بار آرام به لبه دایو رفت، سرش را بالا گرفت، ذکری گفت و چند بار آرام در لبه دایو بالا و‌ پایین پرید، بعد به‌سان پرنده‌ای که از روی شاخه‌ای بلند می‌شود، در آسمان رها شد. دست‌هایش باز بود و مثل پروانه سبک‌بال طول استخر را طی کرد، نزدیک به آب‌دستش را جلو کشید و وارد آب شد و به آرامی در سمت دیگر بالا آمد... او فرشته ای بود که اماده پرواز می شد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید