📢عبدالحمید در یکی از سخنرانیهایش تعریف میکند:
« در یکی از عملیاتها بچهها ۳روز محاصره شده بودند .هر حرکتی به رگبار بسته میشدند؛
🔰در همین حین یکی از بچهها مینشیند ویک مشت خاک را برمیدارد و آن را دست به دست میکند و میگوید آقا امام زمان(عج) قربونت بروم مگر نگفتی اگر یاریم کنید، یاریتان میکنم، مگر خدا نگفته ان تنصرالله ینصرکم ..... و با یک حال معنوی خوبی با امام زمان(عج) رابطه برقرار میکند.
🔰ناگهان صدای تیر قطع شد، اول پیش خودشان فکر میکنند حتماً دشمن گذاشته اینها احساس خستگی کنند، حرکت کنند و همه را به رگبار ببندد یا زنده بگیردشان.
این آقا اول سینه خیز میرود بعد بلند میشود و به بچه ها میگوید اگر من را زدند که خوب عراقیها هستند ولی اگر نزدند شما هم بیاید. و از این صخره به آن صخره میرود و بعد میبیند قرار نیست تیری شلیک بشود، میآید بالا این دره دو تا دهنه داشت، تانکهای عراقی به شکل اریب ایستاده بودند و لولههای تانکشان را به طرف داخل کوه تا آنجایی که میشد آوردند پایین
🔰شهید عبدالحمید در سخنرانیاش این جوری میگوید وقتی سر تانک را باز کردیم دیدیم آدمهای داخل تانک مردند ولی خفه نشدند، تیر و ترکش هم نخوردند ولی گویی با خط کش، یک خطی، از وسط آنها را به دو نصف کرده و آنجا سجده میکنه و قلبش محکمتر می شه»
🔰بعدها فهمیدند آن فهمیدیم آن فردی که شهید اشاره کرده بود خودش بوده است
#شهیدفدایی_امام_زمان عج
#شهید عبدالحمید حسینی
🍃🌷🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75