🔴
حس متناقض یک فرد که گاهی یاد شهادت هوایی اش میکند و گاهی همکاری با دشمن، زمینش میزند...
🎥تلنگری که پروندهی علیرضا اکبری به ما میزند
"علیرضا اکبری". وقتی اسمش را شنیدم و کمی با سوابقش آشنا شدم، ذهنم درگیر این شد که اکبری هم مثل خیلی از دوستان و همنسلهایش "ّبچهی انقلاب" بوده، بچه جبهه بوده، عمر و جوانیاش را در راه انقلاب صرف کرده؛ دغدغه خدمت به انقلاب داشته؛ راحت بگویم: گذشته و کارنامه جوانیاش، حسرت خیلی از ما نسل بعدیهای انقلاب بوده؛ چه میشود که میپذیرد به "دشمن" اطلاعات بدهد و با او همکاری کند؟ خدا نکند کسی احساس کند آنچه یک عمر جمع کرده، یک دفعه تباه شده و از کفش رفته! با خودم فکر میکنم در دوران بازداشت و دادگاه چه حس و حالی داشته است؟ شبهای انفرادی را با چه افکاری به صبح رسانده؟ طعم تلخ حسرت و پشیمانی چقدر کامش را تلخ کرده؟ از برخی شنیدهام که چنین حال و روزی دارد.
▪️از وقتی فیلمِ گفتگویش را دیدم که شعری درباره شهادت دوستانش خواند و بغض در گلو و اشک در چشمش دوید، ذهنم درگیر شد. درگیرِ آن حس متناقض درون یک انسان که گاهی یاد شهادت هواییاش میکند و گاهی همکاری با دشمن، زمینش میزند.
✍امین فرج
✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به |
#هیئت_شهـدای_گمنـام_تبریز| بپیوندید🇮🇷
@shohadayeghomnamT