.
✍روایتی شنیدنی از یک بانوی مجاهد از علی صدری نیا ، مستقر در لبنان
میگه قبل از اینکه خونه مون در جنوب لبنان رو ترک کنم به اندازه یک ماه توی یخچال و فریزر غذا گذاشتم واسه رزمنده ها...
میگه میدونستم که بچه ها توی روزهای جنگ میان خونه ما حتى جوری بسته بندی کردم که اگه عجله داشتن بتونن سريع بردارن و با خودشون ببرن...
و خوشحال بود که پیشبینیاش درست از آب در اومده. این تنها هدیه اش به جبهه مقاومت نیست؛ یکی از دو پسرش رو هم توی همین روزها در این راه داده؛ پسرش آرایشگر بوده و اونقدر کارش خوب بوده که بهش دیزاینر میگفتن وقتی بخاطر شهادت پسر اول، دومین پسرش رو برگردوندن خودش دست به قلم شده و نامه نوشته که من راضی ام بذارید این یکی پسرم هم در همین مسیر بمونه...
#امالبنینهایجبههمقاومت
🌹کانال خاطرات شهدای خمین
@shohadayekhomein