وصیت نامه"
بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالي: ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفاً كانهم بنيان مرصوص.(صف/4)
با سلام به محضر مبارك حضرت وليعصر، آقا امام زمان -عجلاللهتعاليفرجه- و نايب بر حق ايشان، بنيانگذار جمهوري اسلامي و درهم كوبنده ستمگران و يار و ياور مظلومان، حضرت امام خميني -مد ظله العالي- و سلام بر شهيدان راه حق و عدالت و مدافع حقوق حقة مظلومان كه كوشيدند تا حقوق آنان را از ظالمان بگيرند و به صاحبان آنان بسپارند؛ درود بر آنها.
افتخار بر شهدايي كه چون شمع ميسوختند و به مسلمانان جهان روشني بخشيدند و راه و روش دفاع از مكتب شهادت و اسلام را واقعاً به ما آموختند و راه مقدس را كه راه امام حسين -عليهالسلام- است برگزيدند؛ اسلام را ياري و زنده كردند و در پايان، به علو درجات رسيدند و به آن افتخار كرده، در نهايت به آرزوي مقدس خويش رسيدند. و چه خوب درس شهادت را از امام حسين -عليهالسلام- آموختند! ما هم بايد به آنها افتخار كنيم و راه آنان را سرمشق زندگي خود قرار دهيم. سلام بر رزمندگان جان بركف اسلام بالاخص بر بسيجيان عزيز؛ اين مرغان آغشته به خون كه اين گونه حماسه ميآفرينند و از اسلام و كشور اسلامي خود دفاع ميكنند و چه خوب وظيفه خود را شناخته، به آن عمل ميكنند.
سلام خالصانه و گرم به آنها كه به نداي «هل من ناصر ينصرني» حسين زمان، امام خميني، لبيك گفتند و به پيش تاختند و از مملكت خويش دفاع كردند. اين بسيجيان هستند كه ميكوشند تا مصداق آيه فوقالذكر شوند و به اين آيه شريفه عمل كنند.
پروردگارا! تو را قسم ميدهم به مظلوميت حسين -عليهالسلام- و مقربان درگاهت، همچون بسيجيان عزيز، اين بنده حقير را با اينها محشور گردان؛ همانگونه كه امام حسين -عليهالسلام- مظلومانه و عاشقانه به لقاءالله پيوست.
اي مردم! اي برادران! بياييم يك تصميم كارساز و واقعي بگيريم؛ يعني از اين شجاعان خداجوي درس بگيريم و راهي را كه ائمه -عليهمالسلام- رفتند انتخاب كرده، ادامه دهيم و همچنين، هدفي را كه آنان داشتند براي خويش تعيين نماييم تا از رستگاران باشيم.
اما خدمت پدر و مادر عزيز و بزرگوارم نميدانم چه بگويم؛ پدرم! چه زحمتها و مشقتها براي من متحمل شديد. من نميدانم چگونه از اين همه زحمتها و مشقتها تقدير نمايم. اميدوارم كه انشاءالله خداوند شما را موفق كند؛ من نتوانستم آن گونه كه بايد در خدمتتان باشم. از شما تقدير و تشكر ميكنم و ميخواهم كه اين بنده حقير را ببخشيد.
اما مادرم! مادر عزيز و مهربانم! سلامي گرم بر تو. تويي كه از آن مادراني بودي كه من راحت باشم. بهشت زير پاي شما است، واقعاً هم همينطور است. شما چه زحمتها كشيدي و چه شبها كه نخوابيدي تا من راحت باشم!
مادر عزيزم! من شما را خيلي ناراحت كردم؛ عاجزانه از شما ميخواهم كه مرا حلال كنيد و از شما پدر و مادرم ميخواهم تا ميتوانيد براي من دعا كنيد واگر خبر شهادت من به شما رسيد، هيچگونه ناراحتي به خود راه ندهيد و حتي ميخواهم بگويم كه خوشحال باشيد از اين افتخار بزرگ، و همچنان مقاوم باشيد و صبر را پيشه خود كرده، بر آن استقامت كنيد؛«ان الله معالصابرين»، خداوند با صابران است.
اما برادرم، شما هم براي من خيلي زحمت كشيدهايد و واقعاً بر گردن من حق داريد و من نتوانستم حق شما را به جاي آرم. از شما حلاليت ميخواهم. به اميد آزادي اسراي اسلام.
اما خواهرانم! از تكتك شما هم حلالیت مي طلبم ودر) ضمن، حجاب خود را حفظ كنيد و اين پيام حضرت زهرا -سلاماللهعليها- را عمل كنيد. من اميدوارم با حجاب خودتان به سهم خود ضربه محكمي را به دشمنان اسلام بزنيد.
اما يك پيامي هم به ملت قهرمان ايران دارم. البته با توجه به اينكه لياقت پيام دادن ندارم:
اول اينكه وظيفهاي را كه از جانب خداي تعالي بر ما تعيين شده انجام دهيم؛ يعني جهاد در راه خدا و رفتن به جبههها. اي مردم غيور! واقعاً از شما ميخواهم كه جداً رو به جبههها آوريد و كار جنگ را يكسره كنيد و مثل ياوران علي -عليهالسلام- نباشيد كه ميگفتند: حالا تابستان است و هوا گرم است. و در فصل زمستان ميگفتند: حالا هم زمستان است، تابستان ميجنيگم. در اين امتحان الهي بكوشيد تا انشاءالله قبول شويد و جبههها را يك لحظه خالي نگذاريد.
دوم اينكه هميشه همگام با روحانيت باشيد و قدر اين نعمت الهي و اين راهنماي آگاه، امام عزيز را بدانيد و فرمايشات ايشان را به خوبي عمل نماييد. در پايان از همه مردم، رفقا، دوستان و آشنايان حلاليت ميطلبم.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته.
ابوالقاسم احد طجري 26/2/1367
@shohadayemalayer