«مردم و ایده‌ها به دو دسته برجامیان و نابرجامیان تقسیم می‌شوند»، این فقط یک جمله ساده از سعید حجاریان در دولت اول حسن روحانی‌، دولت ائتلافی بازندگان۸۸- که با گارانتی و چک سفید امضای خاتمی شکل گرفته بود- نبود. این گزاره حتی فقط دستورالعملی برای دوپاره‌‌سازی مجدد مردم ایران بعد از مکانیسم جناح‌پرستانه پیام دوم خرداد هم نبود‌، بلک یک ساختار برای ساده‌‌سازی مفاهیم پیچیده حکمرانی و توجیهی برای انباشت ناکارآمدی در دولت‌های حامی خاتمی و شرکا بود. مسئله شاید قدری گنگ به نظر برسد به این فرآیند دقت کنید؛ ترجمه برجامیان چیست ما برای اداره کشور یک راه بیشتر نداریم و آن هم گره زدن همه چیز اقتصاد و سیاست و فرهنگ و... به سیاست خارجی و بعد گره زدن آن به حزب دموکرات آمریکاست که این هم منطق همه سیاست‌گذاری‌های ما را صورت‌بندی می‌کند‌، سیاستی که مثل راه رفتن در ارتفاع دویست متری روی طنابی است که یک طرفش را به انگشت اشاره کسی گره زده‌ایم که ه ر لحظه می‌خواهد ما را به ته دره پرت کند‌، هرکس این منطق را قبول دارد برجامی است و از ماست‌، هرکس قبول ندارد نابرجامی است و باید در رسانه و سیاست و... هجو و مبتذل شود. این ایده که تا آخرین لحظه حضور حسن روحانی در کاخ سرخ پاستور پروژه مبنایی دولت بود‌، هیچ‌گاه به شکل جدی مورد انتقاد سیدمحمد خاتمی قرار نگرفت. 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi