انتخابات، سنگر ملت (۱)
انتخابات 11 اسفند مجلس خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی زیر ذرهبین دشمنان این ملت قرار دارد. استعمارگران غربی در طول حدود 200 سال گذشته بیشترین ضربه را از این ملت خوردهاند؛ از نهضت تنباکو که با فتوای مرجعیت و با حمایت قاطع مردم بساط قرارداد ضدملی انحصار تنباکو و توتون برچیده شد تا امروز که مردم غزه با تأسی به انقلاب ایران در مقابل غرب و رژیم جنایتکار تحت حمایت آن ایستادهاند، غرب پیدرپی از ملت ایران سیلی خورده و در هر سیلی یک گام به عقب پرت شده است.
مهمترین مسئله غرب در رابطه با ایران و انقلاب اسلامی، حضور گسترده مردم ایران در صحنه دفاع از تمامیت ارضی کشور و آرمانهای دینی و انقلابی بوده است. غربیها بهخوبی میدانند که نه حمله نظامی و نه تحریم اقتصادی و نه ایجاد ائتلافهای ضدایرانی، هیچکدام نمیتوانند به نتیجه برسانند. تجربه 45 سال گذشته که انواعی از این اقدامات را به اجرا گذاشتهاند به آنان یادآور میشود هیچیک از راههایی که هر کدام کشورهایی را از پا درآوردهاند، در مورد ملت ایران کارساز نیست.
بر این اساس بعد از آنکه به تعبیر «دونالد ترامپ» رئیسجمهور نژادپرست وقت آمریکا «تحریمهای فلجکننده علیه ایران» راه به جایی نبرد، نظریه «فروپاشی از درون» روی میز قرار گرفت. در این میان مقامات ابله آمریکا با اشاره به بعضی آشوبهای طراحی و هدایتشده مدعی شدند بهزودی در تهران جشن پایان انقلاب اسلامی را برگزار کرده و به دهها سال مخمصه با ایران پایان میدهند البته آنان کاخ سفید را ترک کردند در حالی که در 1000 کیلومتر اطراف ایران هم امنیت نداشته و ترامپ در پایگاه عینالاسد عراق گفت «ناگزیریم برای اینکه شناخته نشویم، پردههای هواپیمای نظامی خود را بکشیم!»
ملت ایران در طول دو سده گذشته همواره نقش اساسی در بههم زدن نقشهها و توطئههای غرب داشته است حتی آنگاه که در سطح کشورهای منطقه با مشکل اساسی مواجه شدهاند پای امثال
سید جمالالدین اسدآبادیها و میرزامحمدتقی شیرازیها که ایرانی بودهاند در میان بوده است. غرب برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر هیچگاه نتوانسته برای دورهای طولانی بر ایران مسلط شود. ملت در شدیدترین دورههای تاریخی مثل دهههای 1290 و 1300 که ایران گرفتار اشغال نظامی یا درگیر قحطی شدید بود، تسلیم نشد و هرگاه ضربهای دریافت کرد با ضربهای شدیدتر پاسخ داد. ایران در این دوره 200 ساله نهضت پشت نهضت را تجربه کرده است. در همه این نهضتها، «مردم ایران» جوهر دینی و ملی خود را نشان دادهاند. غرب با این ملت مشکل دارد و راهحلی هم برای آن ندارد، بنابراین خود این ملت را در آماج حملات قرار داده است. در زمان تحریمهای شدید، خبرنگار از «مایک پمپئو» وزیر خارجه وقت آمریکا که طرحی 12 مادهای علیه ملت ایران تهیه کرده بود، پرسید این تحریمها در عمل مردم ایران و بهخصوص طبقات کمدرآمد را زیر فشار شدید قرار میدهد، چطور نام تحریمها را تحریم جمهوری اسلامی گذاشتهاید؟ پاسخ داد بله آنان زیر فشار شدید قرار میگیرند تا دست از حمایت از نظام سیاسی ایران بردارند!
آمریکاییها مدعی حمایت از دموکراسی یعنی مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خود هستند که البته حمایت مطلق از رژیمهایی که در 100 سال یک انتخابات هم نداشتهاند، دروغ بودن این داعیه را نشان میدهد، در مواجهه با ایران، دموکراسی را دشمن خود میدانند چرا که مشارکت مردم ایران در تعیین سرنوشت خود بزرگترین مشکل غرب و بهویژه آمریکا در طول 100 سال اخیر بوده است. این مشارکت، قبل از انقلاب در قالب نهضتها و پس از انقلاب، عمدتاً در قالب شرکت در انتخاباتها بوده است. این نشان میدهد از نظر آمریکا تعیین سرنوشت این مردم باید توسط آنان رقم بخورد، یعنی اختیار از مردم سلب و به آنان واگذار شود. محمدرضا شاه که از طریق انگلیس سرکار آمد و از طریق آمریکا مانده بود، میگوید در هنگام انتخابات دهه 1320
- و البته در دهههای پس از آن نیز - سفارت آمریکا یکی دو روز پیش از انتخابات، یک لیست 80 نفره و سفارت شوروی یک لیست 12 نفره را به نخستوزیر ایران تحویل داده و میگفتند اینها باید انتخاب شوند و مجلس ایران بدینصورت شکل میگرفت. حاصل چنین رژیم و چنین مجلسی هم معلوم بود اگر انگلیس یا آمریکا اراده میکردند قطعهای از ایران جدا شود، مجلس ایران به آن رأی میداد و چه رسد به اینکه در مورد سایر شئون مردم ایران مثل امور مالی، امور نظامی، امور فرهنگی، امور صنعتی و علمی، امور اقتصادی، امور سیاسی و سیاست خارجی ایران نظری داشته باشند. بنابراین از منظر غرب، دموکراسی تعریف خاصی دارد و اگر منجر به حفظ منافع و اغراض غرب نباشد، یک جنگ تلقی میشود.
جنگ نرم ودشمن شناسی
📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی
🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی
@varjovi
@shohadayevarjovi