اسلام هراسي و راهكارهاي رسانه‌اي مقابله با آن 1. مفهوم اسلام‌هراسي قسمت دوم ازجمله اينكه در تحقيقات، نشان داده‌شده كه ارزيابي منفي درباره مسلمانان ميان كساني كه به‌طور فزاينده ترس و اندوه و نگرش‌هاي منحصربه‌فرد يا ‌پيش‌بيني‌ناپذيري درباره مسلمانان را در كنار اضطراب درون‌گروهي دارند، قوي‌تر هستند. (Choma, Jagayat,Hodsonb, 201, p66) ترس از مسلمانان شعبه‌اي از بيگانه‌هراسي است كه منجر به اسلام‌هراسي يا همان نگرش منفي شده است. اينكه در اين تحقيقات، ترس و اندوه، معادل زنون فوبيا و نگرش منفي، معادل اسلام‌هراسي گرفته شود، درواقع يك دور معرفتي نيز هست كه بررسي آن از حوصله اين بحث خارج است، اما اشاره‌اي است به اينكه جاانداختن و القاي يك تعريف با استفاده از رسانه تا چه ميزان مي‌تواند مؤثر باشد به‌نحوي‌ كه عرصه‌هاي علمي را هم متأثر از خود مي‌كند. بنابراين اصطلاح اسلام‌هراسي در افواه عمومي و در رسانه‌ها و... رواج پيدا كرد و از طرف ديگر مجامع و مراجع معتبر، معنايي عام تعريف كرده‌اند كه ناظر به بيزاري از اسلام است؛ اما مرجع تعريف اسلام‌هراسي همان افواه يا افكار عمومي است كه انعكاس واقعيت اسلام‌هراسي است نه تعريفي كه اين مراجع رسمي ارائه مي‌دهند؛ يعني واقعيت اسلام‌هراسي در دوره‌هاي مختلف را همان واقعيت افكار عمومي مي‌تواند بازتعريف كند كه لمس و دركي مستقيم از پديدار اجتماعي است نه يك جمع چندنفره از افرادي كه داراي علايق و گرايش‌ها خاصي هم هستند و به‌عنوان بخشي از پروژه اسلام‌هراسي هم ارزيابي شوند. ج) اصطلاح خاص اسلام‌هراسي طي يكي دو دهه اخير، واقعيت عيني اسلام‌هراسي به همان معناي لغوي آن؛ يعني ترس موهوم از اسلام نزديك شده است. معناي اصطلاحي خاص اسلام‌هراسي هم كه در اين تحقيق مدنظر قرار مي‌گيرد، همان هراس از اسلام و مسلمانان است. در فرهنگ آكسفورد، تعريف اسلام‌هراسي چنين است: «ناسازگاري يا تعصب عليه اسلام يا مسلمانان، به‌خصوص به‌عنوان يك نيروي سياسي» (فرهنگ آنلاين آكسفورد ذيل واژه Islamophobia). قيد نيروي سياسي نشان مي‌دهد كه ازنظر آكسفورد تعصب يا ناسازگاريِ نمود بيروني اسلام‌هراسي به‌معناي هراس و ترس است. بعضاً در تعريف‌هايي كه به‌عنوان مبناي تحقيق در مورد اسلام‌هراسي در غرب انجام ‌شده است، بين اسلام‌هراسي و اسلام‌ستيزي تفكيك و تمايز قائل شده‌اند: بين كليشه‌هاي مذهبي اسلام‌هراسي، تبعيض مذهبي و بازنمايي جمعي منفي مسلمانان در رسانه‌ها تفاوت قائل شده‌ايم (Tajamal, Sam, 2012, p520). چنين تمايزي و تفاوتي از جهت تعريف و ايجاد شاخص‌هايي براي سنجش اسلام‌هراسي ضرورتاً انجام مي‌شود. استفن شوارتز، نويسنده آمريكايي هم اسلام‌هراسي را «محكوم‌سازي كليت اسلام و تاريخ مسلمانان به‌عنوان امري افراطي؛ برخورد با تعارضات مربوط به مسلمانان به‌عنوان اموري الزاماً محصول اشتباه آن‌ها؛‌ تأكيد بر اينكه مسلمانان درصدد ايجاد تغيير بر اساس دين خود هستند و اعلان‌ جنگ عليه كليت اسلام» تعريف كرده است (مرشدي‌زاد و غفاري هشجين، 115، ص1386). وي با مسلمانان همدلي نشان داده و اسلام‌هراسي را به‌طور تلويحي يك تصميم سياسي معرفي كرده است كه ناشي از اين تصور است: اسلام و مسلمانان در برابر واقعيت مدرنيته مقاومت مي‌كنند و اين مقاومت تلاشي براي تغيير تلقي مي‌شود. بنابراين از اسلام مي‌ترسند؛ ازاين‌رو درصدد جبران اين ترس برآمدند و پروژه اسلام‌هراسي را شكل دادند؛ يعني اسلام‌هراسي در وجه امروزي‌اش، يك طراحي جديد است؛ اگرچه از روندهاي گذشته وام گرفته باشد. دو گونه تعريف يا معناي پيش‌گفته را با مقايسه انگاره‌هاي هر يك بررسي مي‌كنيم. سه انگاره شكل‌دهنده به اسلام‌هراسي كه در معناي اصطلاح عام به‌طور غالبي ذكرشده‌اند عبارت‌اند از: 1. پيش‌داوري 2. تبعيض 3. ترس تلقي متعارف در راستاي ارائه تصويري جامع از اسلام‌هراسي اين است كه اسلام‌هراسي واژه‌اي با اَشكال بسيار متفاوت است كه در سه حوزه عمومي، رسانه‌اي و دولتي رخ مي‌دهد و برآيند همه پيامدهاي آن اعمال پيش‌داوري و تبعيض ضدمسلمانان، تجاوز به حقوق آنان، برخورد فيزيكي، توهين لفظي، بي‌حرمتي به مقدسات، تبعيض سازمان‌يافته و ناديده‌انگاري و بيگانه‌انگاري مسلمانان است (حسيني فائق، 1390، ص102). جنگ نرم ودشمن شناسی 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi