مطلوب کدام است، تغییر یا ثبات؟ در جوامع انقلابی همواره بار اصلی انقلاب بر شانه‌های مردم است چرا که این مردم هستند که انقلاب می‌کنند، آن را حفظ کرده و ارتقاء می‌بخشند. اگر به هر دلیلی مردم در حاشیه قرار بگیرند موجودیت انقلاب‌ها با خطر مواجه خواهد شد بر همین این اساس در جمهوری اسلامی تلاش می‌شود تا مردم دائما در متن انقلاب حضور داشته باشند. نگه داشتن مردم در متن انقلاب مستلزم نگریستن به ملت به مثابه منبعی از فرصت‌ها و اشتراک‌ها تا تهدیدها و تضادها است که معمولا سرشار از وحدت و گاهی نیز در شرایط اختلافی باشد. هر اندازه بتوان از فرصت‌ها و اشتراکات یک جامعه بهره گرفت به همان اندازه می‌توان انتظار پیشرفت را برای آن جامعه‌ داشت. اما مسئله‌ای که وجود دارد این است که این وحدت را باید در دل ثبات و حفظ وضع موجود جست‌وجو کرد و یا آن را در لایه‌های تغییر بیرون آورد؟ خاصه اینکه جامعه صحنه دائمی کشمکش بین عناصر تغییردهنده با عناصر ثبات‌زا است. برخلاف برخی تصورات که انقلاب اسلامی را مانعی بر سر راه تغییرات اجتماعی و سیاسی معرفی می‌کنند، واقعیت این است اساسا حرکت به شیوه انقلابی ناگزیر از پذیرش تغییرات است، در این مشی سکون و ایستایی جایگاهی ندارد اما این گفته به هیچ وجه به معنی پذیرش مطلق هر نوع تغییری نیست. باید توجه داشت که در مسیر پیشرفت و توسعه، ثبات و تغییر دو روی یک سکه‌اند، به واقع برای جامعه‌ ضرورتا نه هر ثباتی مطلوب است و نه هر تغییری؛ چرا که ثبات اگر به ایستایی بیانجامد به زوال متنهی می‌شود و تغییر اگر بی‌قاعده اتفاق بیفتد به بی‌ثباتی می‌انجامد. بنابراین پذیرش هر نوع تغییر یا ثبات تابعی از پیشرفت و توسعه کشور است. اگر تغییرات ثبات‌زا، در مسیر تعالی و رو به جلو ارزیابی شوند بی‌درنگ باید مورد استقبال قرار گیرند وگرنه تغییرات بی‌ثبات‌کننده، کندکننده و ارتجاعی محلی از اعراب ندارد. پویایی فقه شیعی و کنشگری آرمان‌خواهانه و در عین حال واقع‌بینانه دو بال تغییر بدون زوال و ضربه به ارزش‌هاست؛ امری که در طی 1400 سال نشان داده است که شیعه از دل تهدیدها فرصت می‌سازد و از دل هر بحرانی که پیش پایش گذاشته‌اند پویاتر و پخته‌تر به راهش ادامه داده است.  (حسین حسینی‌نژاد 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi