رابطه عاطفی فرصتی است برای بیرون آمدن از خود و دیدن «آن دیگری». این فرآیند چنانچه به شیوه ای سالم جاری شود،منشا رشد روحی و روانی ما خواهد بود اما اگر چنانچه همچنان ما با «من» های فربه و منیت های زخمی و پر باد  و پر توقع خودمان وارد رابطه عاطفی شویم هرگز چیزی به نام «ما» شکل نخواهد گرفت. بیرون آمدن از خود و دیدن آن دیگری استعدادی است ویژه که رابطه مستقیمی با میزان پذیرش و  انعطاف پذیری ما دارد. افراد خشک و غیرقابل انعطاف فاقد چنین استعدادی هستند.این ویژگی چه در حوزه عشق معنوی و آسمانی و چه در زمینه عشق های زمینی تقریبا از یک کیفیت مشابه پیروی میکنند.  انعطاف و توانایی بیرون آمدن از خود و توجه به غیر از خود زمینه ساز بسیاری از تحولات روحی،روانی و معنوی است.اگر چه درصدبالایی از این ویژگی ناب ذاتی است اما تجربه نشان داده با تمرین و ممارست های آگاهانه نیز میتوان این استعداد را در خویشتن بیدار کرد.  جهانی را تصور میکنم که افراد انعطاف و نرمش و دیدن آن دیگری را در مدارس می آموزند و به فرزندان خود یاد میدهند و خود در آموختن آن کوشا هستند... جهانی را تصور میکنم که افراد عشق را می آموزند و چگونه «ما» شدن را یاد میگیرند.  فقط تصور میکنم و این تصور به قلم من جان میبخشد و قلبم را گرم میکند. بهترین تمرینی که به تجربه یافتم که میتواند انعطاف و نرمش را در فرد تقویت کند و زمینه ساز بیرون آمدن از خود و تجربه عشق را محیا کند ،«خدمت»کردن است. عاشق پیش از هر چیز خدمتگزاری توانمند و فروتن است. باشد که عاشق باشیم و خدمتگزار... 💛🧡❤ .