🌸
بیابان در بیابان تشنهی یک قطره بارانیم
ترک خورده، پر از دردیم از غصه فراوانیم
زمین دور خودش میگردد و ماهم به دور او
اسیر دور باطل، رفت و آمدهای یکسانیم
همه چون کور مادر زاد صبح و شاممان یکسان...
همه در بند تاریکی، میان نور حیرانیم
به حال خویش میخندیم، میگرییم، میمیریم
جهانِ رنج و اندوهیم، ما، مایی که انسانیم
شبیه یک کلاف پیچ در پیچ گره خورده
کلافه منزوی آشفته و سر در گریبانیم
شبیه دود بیسامان میان بادها حیران
فرار از خویش کردیم و به هر سمتی گریزانیم
در این کابوس تکراری میان خواب و بیداری،
پریشانِ پریشانِ پریشانِ پریشانیم
بهار ای قهرمان قصهی دنیای افسرده
بیا برگرد! ما بیتو، زمستان زمستانیم
✍
#بانوی_ایهام
🆔
@shokofeha_ye_kheal