شک منی، یقین منی، نیستی مگر؟!
انگارههای دین منی، نیستی مگر؟!
هم قبلهٔ نماز منی هم نیاز من...
چون مهر بر جبین منی، نیستی مگر؟!
پیوسته با کمان دو ابرو میان شهر
عمری است در کمین منی، نیستی مگر؟
با آن شکوه شرقی و با این غم نجیب...
بانوی سرزمین منی، نیستی مگر؟!
من مستحق نیش توام، دیگری چرا؟!
محصول آستین منی، نیستی مگر؟!
هر وقت مینویسم و هرجا که شاعرم
ایهام و نقطهچین منی، نیستی مگر؟!
@shokoohsher✨
#محمد_سلمانی 🍃