🌷هر وقت از سر کار می‌اومد، یه راست می‌رفت توی اتاقش دراز می‌کشید روی پتو. از این پهلو به اون پهلو هر کار می‌کرد آروم نمی‌شد. گریه می‌کرد از بس درد داشت. می‌رفتم کنارش، می‌گفتم: مادر، بذار تا پهلوت رو بمالم، شاید دردش آروم بگیره. می‌گفت: نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت زهراست، بذار با همین درد به آرامش برسم. 🌹خاطره ای به یاد جانباز شهید سیدمجتبی علمدار 📚 کتاب "بر خوشه خاطرات" @shookohmadari 🍃🌸معارف شکوه مادری🍃 کانال رشد وتعالی جمعیت 💐 نشر مطالب کانال  با ذکر منبع اشکالی ندارد.تشکر