5.43M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
اى عمه بیا تا که غریبانه بگرییم دور از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم پژمرده گل روى تو از تابش خورشید در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم لبریز شد اى عمه دگر کاسه صبرم بر حال تو و این دل ویرانه بگرییم نومید ز دیدار پدر گشته دل من بنشین به کنارم، پریشانه بگرییم گردیم چون پروانه به گرد سر معشوق چون شمع در این گوشه کاشانه بگرییم این عقده مرا مى کشد اى عمه که باید پیش نظر مردم بیگانه بگرییم