بصیرت سیاسی
📌 یک شب نیمه‌های شب یک مرد خارجی با یک مترجم به منزل [شهید سید حسن] آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت کرد و دیگری هم ترجمه می‌نمود و معرّفی کرد که آقا! ایشان نماینده دولت هستند. یک سفید برای شما آورده‌اند که مبلغ آن را هر طور می‌خواهید بنویسید و به هر طریق که می‌خواهید خرج کنید. مدرّس گفت: این چک چیست؟ 📌جواب داد: آقا! چک کاغذی است که می‌نویسند و می‌برند در ، آنجا امضا می‌کنند و هر مبلغی که در آن نوشته از بانک می‌گیرند. مدرّس گفت: چرا حالا (نصف شب) آوردی؟ جواب داد: ما شنیده بودیم شما پول نمی‌گیرید؛ حالا نصف شب چک را آوردیم. 📌مدرّس اظهار داشت: نه، هر که به شما گفته بی‌خود گفته، من پول می‌گیرم منتهی به این صورت که، اوّلاً، باید باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در با شتر بیاورند در این صورت می‌گیرم و هیچ اشکالی ندارد. 📌وقتی پاسخ را ترجمه می‌کند، نماینده یا سفیر می‌گوید: مدرّس می‌خواهد آبرو و سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد. در نتیجه بلند می‌شوند و می‌روند. 📍دهم آذر سالروز شهادت شهید آیت الله سید حسن مدرس گرامی باد. 🌐 @rahyafte_com
14 مشاهده