ورزشگاه، ابداع اشراف و ثروتمندان روم بود که دور تا دور آن بر سکوها می نشستند، و رقابت غلامان و تهیدستان را تماشا می کردند. این رقابت ها از ورزش های مختلف ترتیب داده می شد، که مهمترین و پرطرفدارترین آنها، مبارزه گلادیاتور ها با هم بود که با مرگ یک طرف خاتمه می یافت. استفاده دیگر ورزشگاه ها علاوه بر سرگرمی و لذت اشراف، شرکت در شرط بندی ها و دیگر معاملات کلان اقتصادی بود به نحوی که ثروت عظیمی در آن جابجا می شد. مدرنیته که آمد در اولین فرصت، کنار احیای فلسفه یونان، را نیز احیا نمود، اما این بار به جای اینکه فقرا رقابت کنند و اشراف لذت ببرند، اشراف به صورت تصنعی و کنترل شده مبارزه می کنند تا فقرا را از راه سرگرم کردنشان، استثمار نمایند. اشراف همانگونه که در یونان باستان(و تمدن های دیگر) از به عنوان یک افیون برای تسلط و کنترل توده ها سود بردند، پس از مدرنیسم که قیامی علیه همان دین توخالی بود، بجای معابد، ورزشگاه ها را ساختند و ها را جایگزین قرار داده و رسالت استحمار توده ها را به آنان محول ساختند.