"آسنا و راز کنیسه" به نویسندگی سمانه خاکبازان، داستانی‌ست که از دل خیبر روایت می‌شود و مناسب نوجوانان است. این رمان از جایی که یهودیان نقشه‌ی قتل علی را کشیده‌اند، آغاز می‌شود؛ اما در این ميان یک نفر دلش با امیرالمؤمنین گره خورده است. "صدقیا" از عالمان و بزرگانیهود است و مردم خیبر برایش احترام زیادی قائل هستند. او وقتی از این توطئه با خبر می‌شود، به یاد روزی می‌افتد که علی‌ابن‌ابی‌طالب جان جگر‌گوشه‌‌اش (آسنا) را نجات داد. دیگر دل توی دلش نمی ماند و با خود عهد می کند هر طور شده خبر را به علی(ع) برساند. صدقیا نامه‌ای برای امام‌ علی می‌نویسد و آن را به نوه‌اش آسنا می‌دهد و به او تاکید می‌کند اگر تا پاسی از شب به خانه باز نگشت، شبانه به دل بیابان بزند و راهی مدینه شود. به این ترتیب آسنا دختر ده ساله داستان مجبور می‌شود به تنهایی با تمام خطراتی که پیش رو دارد راهی مدینه شود... نویسنده با زبانی شیرین و روان، مخاطب را در طول داستان با آسنا همراه می‌کند و در ادامه با جنگ خیبر را به تصویر می‌کشد و زوایای پنهان این جنگ را به مخاطب نشان می‌دهد. @sibbook