28.49M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
(ای نامه كه می روی به سوی حسين {ع}) شب شهادت حضرت مسلم (ع) 1388 حاج محمود كريمی استرى آوردند و مسلم را بر آن، سوار كردند و شمشيرش را گرفتند. او ديگر از خود، اختيارى نداشت. آن گاه گريست و دانست كه كشته مى‌شود و از [زنده ماندنِ‌] خود، نااميد شد و گفت: «إِنَّا لِلَّهِ‌ وَ إِنَّآ إِلَيْهِ‌ رَ جِعُونَ‌». برخى از كسانى كه اطراف مسلم بودند، گفتند: كسى كه دنبال چيزى است مانند آنچه تو دنبال آنى، وقتى برايش چنين حوادثى رخ مى‌دهد، گريه نمى‌كند. مسلم گفت: بدانيد - به خدا سوگند - كه بر جان خود نمى‌گريم؛ بلكه بر حسين و خاندان حسين مى‌گريم؛ چرا كه او امروز يا ديروز از مكّه به طرف كوفه راه افتاده است. 📙البداية و النهاية: ج 8 ص 155 @Sibtayn