#⃣
#متن_کامل_روضه
#⃣
#روضه_دفتری
#⃣
#فیش_روضه_امام_صادق
#⃣
#امام_جعفر_صادق
#⃣
#شهادت_امام_صادق
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَلسَّلامُ عَلَيْكَيا اَبا عَبْدِ اللّهِ يا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ اَيُّهَا الصّادِقُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ
*دلهامونو روانه کنیم بریم ببینیم مدینه چه خبره ..." ساعت های آخر عمر امام صادق هست" دوباره یکی از گلهای زهرا رو پرپر می کنن،اما الان اگه مدینه باشی،کنار بقیع خبری نیست...." هیچ کسی تو مدینه لباس عزا به تن نکرده ... آخه این بچه های فاطمه غربت و از مادر به ارث بردن*
میسوزد امشب قلب و سینه
مثلِ علی هستم اسیرِ بندِ کینه
وای امان از این مدینه
پایِ برهنه پشتِ مرکب
میدوم من میدوم من
اسیرِ طعنه مثلِ زینب
میشوم من میشوم من
زخمِ زبانها شد نصیبم
همچون علی من در وطنِ خود غریبم
وای دگر سر شد شکیبم
خصمِ لعین گفت ناسزا
بر مادرِ من مادرِ من
با زهرِ کین سوزانده یارب
پیکرِ من پیکرِ من
غصّه و غمهایِ مدینه
در خاطر آورده رقیّه و سکینه
وای امان از ضربِ کینه
اینجا شده کربوبلا و
من حسینم حسینم
پایِ برهنه رویِ خوار
چو زینبینم زینبینم
✍
#حسین_ایمانی
*شُعرا و روضه خوان ها رو که امام صادق دعوت می کرد، اینقده برا ابی عبدالله گریه میکرد، این روضه ها و گریه بر سیدالشهدا رو ما از آقامون امام صادق به ارث داریم*
چقدر روضه ی کرببلا به پا میداشت
به روی سر در خانه همیشه پرچم بود
امامصادق فرمود: اگه خدا بنده ای رو خیلی دوست داشته باشه محبت امام حسین رو تویِ دلش میندازه...*
اگر چه زخم جگر تازه میشد اما باز
برای داغ دلش روضه مثل مرهم بود
همیشه در وسط کوچه ی بنی هاشم
پر از تلاطم اشک و مصیبت و غم بود
شبی که در تب آتش بهشت او می سوخت
شکسته قامت و آشفته حال و در هم بود
*خونه اش رو مثل مادرش فاطمه آتش زدن، آتش به درون خانه سرایت کرد،از این حجره به آن حجره،چقدر اهل و عیال حضرت ترسیدن...*
شتاب مرکب و پای برهنه ی آقا
میان کوچه زمین خوردنش مُسَلَّم بود
*اگه یه وقت جوان رشیدی باشه، دنبال مرکب بدوه، پا به پای مرکب حرکت میکنه، اما خدا نکنه اینی که پشت مرکب داره میدوه یه پیرمرد باشه، مثل امام صادق، یا بچه ی سه چهار ساله ای باشه، مثل بچه های ابی عبدالله ..."
کبودی و زخم طناب و اسارت و غربت
چقدر در نظرش کربلا مجسم بود
خلاصه لحظه ی آخر زمان تدفینش
بساط غسل و بساط کفن فراهم بود
*چندین هزار نفر برا دفن امام صادق تو مدینه اومدن... با چه عزت و احترامی دفنش کردن، (درستشم همینه) فرزند پیغمبر احترام داره؛ بچه ی فاطمه محترمه؛ اینجا چهارهزار نفر برا تشییع جنازه ی عزیزِ زهرا امام صادق اومدن، کربلا هم سی هزار نفر اومده بودن،آخ بمیرم ...." اما عوض گل بارانِ بدن ابی عبدالله، چه کردن؟!! فقط یه جمله و از همه التماس دعا، کاری کردن که حتی خواهرش بدن برادر رو نشناخت، صدا زد: داداش! :*
ته گودال فقط پیکر تو مانده و من
همه رفتن، فقط مادر تو مانده و من
سر و انگشتر و انگشت به غارت بردند
پاره های بدن بی سر تو مانده و من
*دید امام صادق رویِ پاش میزنه، گریه میکنه، فرمود: به اندازه عقیقِ انگشتر جایِ سالم رو بدنِ جَدِّ ما نذاشتن...امام صادق فرمود: خدا شفارو در تربتِ جَدِّ ما قرار داد، آخِ جَدِّ ما میانِ این خاک حل شد...*
بوسه باید به روی گونه نشیند اما
چاره ای نیست، رگ حنجر تو مانده و من
تو و عباس که رفتید... از آن روز به بعد
زخم های بدن دختر تو مانده و من
باورم نیست که تنها به سفر خواهم رفت
همه ی دلخوشی ام! باور تو مانده و من ...
✍ #داود_رحیمی
ناله بزن بگو: حسین ..
اِلٰهی بحق فاطمة وَ أَبیها وَ بَعلِها و بَنیها وَ السر المستودعِ فیها، اِسْتجِب دُعائنا یا الله....
خدایا! فرج امام زمان ما برسان، در ظهورش تعجیل بفرما، مارو جزو یارانش قرار بده، مرگ مارو شهادت در رکابش قرار بده، رهبرمان تا ظهورش حفظ بفرما، انقلاب ما به انقلاب امام زمان متصل بگردان، اموات ما، پدر و مادر ما ببخش و بیامرز، مارو حسینی زنده بدار عاشورایی بمیران، خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار
تعجیل در ظهور آقا امام زمان ،شادی ارواح طیبه شهدا،امام شهدا، شادی روح اموات :رحمه الله من یقرا ،فاتحة مع اخلاص مع صلوات
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ......
✓سیمای حرم↶
http://eitaa.com/simaye_haram
✓حرز حرم↶
https://eitaa.com/herze_haram