.....ادب چکد فسانه شد آن دوران، که شرط مسلمانی ارادت و حرمت بود، به عالم ربانی . جهان تشیع بود، به حائریان دل خوش به صدر و بروجردی، امینی و میلانی . سخن، سر حكمت داشت، ادب به نهايت داشت که ملک فقاهت داشت، الهی و شَعرانی . به خون جگر پرورد، یلی چو خمینی را چو منتظری گیتی، ندید به آسانی . فسانه شد آن دوران، که مرعشیان بودند نشان نجف در قم، چو بهجت گیلانی . ز شش جهت از این ملک، ستاره نمایان بود چو حجت و خوانساری، اراکی و قوچانی . دریغ و فغان از چرخ، که فاصله ها انداخت میان جوانان با، مراجع قرآنی . اعاظم قم را گو، که چاره بیندیشند به خاطر محرومان، به شیوه رحمانی . اگرچه به لطف حق، به جمعیت پاکان هنوز وفادارند، جماعت ایرانی . هنوز خراسان است به وحدت قم خوشدل که مرجع تقلید است، وحید خراسانی . چو علم و خرد جویی، چو نور صفا خواهی نگر به حسن زاده، به صافی نورانی . به مصدر حکمت بین، شکوه جوادی را حلاوت لحن آموز، ز جعفر سبحانی . به نسل جوان باید، به طرز نوین آموخت مکارم شیرازی، فضایل گرگانی . ادامه این فهرست، به وزن نمی گنجد که دست سخن بسته ست، چنان که تو خود دانی . کنون که پس از شاهان، قضا و قدر، یکسر به مجتهدان بخشید، نگین سلیمانی . سزد که فقیهان نیز، چو رهبر فرزانه ز حرمت استادان کنند نگهبانی . به ویژه ز خورشیدی، ز مرجع تقلیدی که خاتم جان نفروخت به خواهش نفسانی . جهانی و بنشسته به کنج خود آهسته که لب ز سخن بسته، به رغم سخن دانی . ادب چکد از خامه، نویسد اگر نامه به حضرت علامه، شبیری زنجانی . ✍افشین علا 🗓آبان ۹۷ 📍تهران کانال سیره علما @sireolama