ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
سخن اول) پیرامون ادبیات عرب:
تعریف و تاریخچه ادبیات: ادبیات، همان دستور زبان است که به ما می گوید آن زبان را چگونه گویش کنیم تا هم بفهمیم و هم بتوانیم بفهمانیم.
در اینکه زبان و تکلم و دستورهای مربوط به آن از چه زمانی و تحت چه عواملی به وجود آمده، بین جامعه شناسان اختلاف است، اما ما که مسلمان هستیم با توجه به قرآن می دانیم تاریخ پیدایش زبان بشری، مقارن با تاریخ خلقت بشر بوده، زیرا خداوند بلا فاصله بعد از آفریدن اولین انسان از گونه ما - یعنی حضرت آدم علیه السلام - زبانی را به او یاد داده اند، چون قرآن می فرماید: «وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ كُلَّها: و خدا تمام اسمها را به آدم یاد داد».[1]
و باز طبق تصریح قرآن، خداوند بعد از این تعلیم، با وی تکلم کرده اند و او نیز جواب داده است: «قالَ يا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمائِهِم ...: خدا گفت: ای آدم به ملائکه از اسمهای آنها خبر بده و چون او به ایشان از اسمهای آنها خبر داد ...».[2]
و دلیلی نداریم که این گفتگو، به صورت الهام درونی و بدون لفظ واقعی و حتی لفظ ذهنی بوده است. بلکه حتی الهام و تکلم درونی نیز با در نظر داشتن الفاظی منتقل می شود و از همین جهت است که لفظ را آینه ی معنا[3] و ابزار ابلاغ آن معرفی می کنند.
همچنانکه پس از ساعاتی، ابلیس نیز با آدم و همسرش سخن گفته است: «فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلاَّ أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدينَ * وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحينَ: پس شیطان به آن دو وسوسه کرد تا زشتی شان که از آن دو پوشانده شده بود را برای شان آشکار کند و گفت: خدای تان شما را از این درخت نهی نکرده مگر اینکه فرشته یا جاویدان باشید * و برای شان قسم خورد که من برای شما خیرخواهم».[4]
و این وسوسه به صورت درونی نبوده و توسط گفتگو با الفاظ رخ داده است، زیرا نه تنها «وسوس له» در لغت به معنای تکلم به وسوسه است نه القای وسوسه درونی[5]، که قسم خوردن او نیز نمی توانسته قلبی باشد، چون هیچگاه شیطان هنگام وسوسه ی درونی برای کسی قسم نمی خورد.
غیر از اینکه وسوسه درونی نیز بدون وجود داشتن الفاظ و زبان امکان ندارد.
با این توضیح روشن شد که اولین زبان توسط خود خدای متعال ساخته شده و قطعاً این ساخته ی خداوند دارای ضوابط و اسلوبی بوده که آن زبان را پا بر جا نگه دارد و الا زبانِ بدون ضابطه قابل تفهیم و تفهم نیست و خیلی زود از هم می پاشد. بنا بر این، ادعای اینکه زبان و ادبیات ساخته دست بشر است، توسط جریانی که خود را تنها تابع قرآن و احادیث می خواند، تناقضی آشکار می باشد.
این در حالیست که طبق روایات، زبان عربی نیز ساخته شخص پروردگار می باشد، در حالیکه هر زبانی بر ادبیاتش استوار است و الا از هم می پاشد:
(امام باقر علیه السلام: اولین کسی که زبانش به عربی باز شد اسماعيل فرزند ابراهیم بود که سیزده سال داشت و قبل از آن زبانش مطابق زبان پدر و برادرش بود و او اولین کسی بود که به عربی سخن گفت): «أَوَّلُ مَنْ شُقَّ لِسَانُهُ بِالْعَرَبِيَّةِ إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ع وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً وَ كَانَ لِسَانُهُ عَلَى لِسَانِ أَبِيهِ وَ أَخِيهِ فَهُوَ أَوَّلُ مَنْ نَطَقَ بِهَا».[6]
بلکه عربی، همان اولین زبانی بوده که خدای متعال توسط آن با آدم علیه السلام سخن گفته اند: (زبان آدم - در بهشت - عربی بود و همان زبان اهل بهشت است ولی چون پروردگارش را نافرمانی کرد خدا بهشت و نعمتهایش را با زمین و کشاورزی، و زبان عربی را با زبان سریانی برای او عوض کرد): «كَانَ لِسَانُ آدَمَ ع الْعَرَبِيَّةَ وَ هُوَ لِسَانُ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلَمَّا أَنْ عَصَى رَبَّهُ أَبْدَلَهُ بِالْجَنَّةِ وَ نَعِيمِهَا الْأَرْضَ وَ الْحَرْثَ وَ بِلِسَانِ الْعَرَبِيَّةِ السُّرْيَانِيَّةَ».[7]
بلکه خدای متعال تنها با زبان عربی با پیامبران خود سخن می گفته اند و همه وحی ها از جانب ایشان به زبان عربی نازل می شده اما به گوش هر پیامبری می رسیده به زبان مردمش می بوده:
(امام باقر علیه السلام: خدای متعال هیچ نوشته و وحیی نازل نفرمود مگر به عربی، اما در گوش پیامبران به زبان قومشان واقع می شد و در گوش پیامبر ما به عربی واقع می شد و چون ایشان به آن (قرآن) با مردمش سخن گفت به عربی گفت و در گوشهای آنها هم به عربی واقع شد و احدی از ما با رسول خدا به هر زبانی سخن نمی گفت مگر اینکه در گوش آن حضرت عربی واقع می گشت و همه اش را جبرئیل به احترامی که خدا برای آن حضرت قرار داده بود برای ایشان ترجمه می نمود):
ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ••ᚙ
👇👇👇👇👇(۱)